1
محقّق پسا دکتری قطب علمی حکمی و عرفانی، دانشگاه اصفهان
2
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
طلوع داستان نویسی پسامدرن، اندکی پس از رشد داستان نویسی مدرن در کشورمان و تقریباً همگام با شروع داستان نویسی پسامدرن در جهان آغاز شد. اگرچه نخستین بارقههای پسامدرنیسم در ایران آشکارا در برخی از داستانهای کوتاه دههی 40 به بعد مشاهده میشود، امّا رشد رمان پسامدرنیستی فارسی را میتوان ویژة دهههای 70 و 80 دانست. علیرغم مرزبندی دقیقی که بین رمانهای مدرن و پسامدرن در کشورمان وجود ندارد، امّا پس از بررسی رمانهای فارسی، نخستین رمانی که برخوردار از نشانههای پسامدرنیسم باشد در سالهای رشد مدرنیسم یعنی سالهای دههی 40 یافته شد و این رمان، رمان فراموش شدة «سفرشب» اثر بهمن شعله ور است. با آنکه مرزبندی قاطعی بین مدرنیسم، پسامدرنیسم و حتّی پیشامدرنیسم در این رمان وجود ندارد، امّا به وضوح میتوان در طیّ فصول آن شاهد سیر تحوّل گرایانه ای از پیشامدرنیسم تا پسامدرنیسم بود؛ به طوری که فصل پایانی آن از مدرنیسم فاصله میگیرد و نخستین نشانههای پسامدرنیسم را به نمایش میگذارد. پژوهش حاضر به روش کتابخانهای نگاشته شده است و پس از بررسی مهمترین ویژگیهای پسامدرنیسم به بازتاب این مؤلّفهها در فصل پایانی رمان سفرشب میپردازد تا این رمان را به عنوان نخستین رمان فارسی که نخستین نشانههای پسامدرنیسم را در خود دارد معرّفی کند.