نوع مقاله : مروری
چکیده
این مقاله قصد آن دارد که بخشی از معانی مختلف واژۀ «فرش» را در اشعار «عطّار نیشابوری»، «صائب تبریزی» و «بیدل دهلوی» مورد بررسی قرار دهد و نیز به این پرسش پاسخ دهد که چرا از بین تمامی شاعران بعد از اسلام در ایران، این سه شاعر از اهمیّت بیشتری برای این پژوهش برخوردارند و چگونه زمینه و زمانۀ حیات شان بر نظام شعرسرایی و همچنین گزینش واژگان شان (که در اینجا منحصراً مراد، واژۀ فرش است) تأثیرگذار بوده است. به همین منظور، مقاله در جستار اوّل تا سوم، گسترۀ معنایی این واژه را در اشعار صائب و بیدل مورد تحلیل قرار می دهد و به این نکته می پردازد که دلیل توجّه خاصّ ایشان و معانی مورد نظرشان از این واژه به چه علّت بوده است و نشان می دهد که واژۀ فرش و شکل های مختلف ترکیبی و فعلی آن، در پهنۀ شعر، به مدد ذوق این دو شاعر برجستۀ سبک پرطمطراق هندی می آمد و واجد معانی متنوّع و بدیعی می شد. در جُستار چهارم، منحصراً اشعار عطّار نیشابوری، از دریچۀ تقابلی که وی عامدانه بین «عرش» و «فرش» قائل می شود و معانی عرفانی ای که از آن مراد می کند، مورد ملاحظه قرار می گیرد. مدخل ورود به بحث، یک درآمد و یک مقدّمه است که زمینه را برای ورود به بحث اصلی در چهار جستار آماده می کند.
کلیدواژهها