زندگی، از آن مفاهیمی است که در هیچ دورهای از شعر جهان غایب نبوده و نیست. شاعران وقتی از زندگی حرف میزنند، دغدغهها، آرزوها و زیرساختهای ذهن بشر را منعکس میکنند؛ به همین دلیل شعر آنها آینۀ تمام نمای زندگی و دلشورههای انسانی است. نیما، از آن شاعرانی است که زندگی را از صافی ذهن خود عبور میدهد و آنچه در شعرش رخ مینماید، آمیختهای از زندگی بیرونی، عاطفه، تخیّل ، اندیشه و روان جمعی است که منجر به کشف ابعاد زندگی میشود. خوانش نیما، با توجّه به نظریّۀ دریافت، این حُسن را دارد که ابعاد گوناگون و پنهان شعر او را آشکار میکند. در شعر نیما، «بیم»، «امید»، «یاس»، «تلاش»، «مرگ» و «حرکت» در کنار هم مفهوم زندگی را شکل میدهند و این مفاهیم در کنار عناصر طبیعت که شاعر آنها را از محیط خود وام میگیرد، نوع نگرش او به جهان زیست (Lebenswelt) خود را نشان میدهد. نظریّۀ دریافت، قرائت خواننده در متن را به رسمیّت میشناسد و این کمک میکند شعر نیما گستردگی خود را با مؤلّفههای فراگیرش به منصۀ ظهور برساند؛ چرا که در شعرش هم شرایط اجتماعی و فرهنگی را میبینیم و هم اشتراکاتی را که بشر در طول زندگی با آنها پیوند خورده است. در این مقاله، ابتدا، نظریّۀ دریافت را به طور اجمال معرفی میکنیم و بعد از آن به بررسی نگاه نیما به زندگی در سه ساحت: نگاه اخلاقی, نگاه خیّامی و نگاه رمز شناسانه میپردازیم.