ادبیّات عرفانی فارسی از آبشخور اصول و مبانی اسلام سیراب است. با این همه برخی مضامین رایج در متون عرفانی، با روح آموزههای اصیل اسلام سازگار نیست. باورهای عرفانی پیش از اسلام همچون عرفان یهود، گنوستی سیزم، عرفان ایران باستان و مانویّت ومندائیزم در شکل گیری برخی از این مضامین مؤثّر بوده است. یکی از مهمترین این مضامین، اسارت روح در زندان جسم و چاه دنیاست. بن مایۀ این مضمون، در عصر اساطیر هم به اشکالی رواج داشته و پس از گذر از فلسفه و متون عهد عتیق به عرفان پیش از اسلام رسیده است. بارزترین ویژگی عرفان پیش از اسلام، باور به اسارت نور است. مفسّران و عارفان مسلمان، این موضوع را با درونمایۀ برخی از آیات و روایات متناسب فرض کرده اند و پیرامون آن مضمون آفرینی کردهاند. در این نوشته، ریشه های این مضمون در اساطیر و باورهای عرفانی پیش از اسلام بررسی شده و تجلیّ آن در قالب تصویر «زندان و چاه» در ادبیّات عرفانی فارسی بازنمایی شده است.