,
نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
شبه جزیره بالکان سرزمینی واقع در جنوب شرقی قاره اروپا است. این منطقه کشورهای حوزه یوگوسلاوی سابق ( صربستان، بوسنی و هرزگوین، کرواسی، مقدونیه، اسلوونی، مونته نگرو، کوزوو) ، یونان، آلبانی، بلغارستان، رومانی و قسمت اروپایی کشور ترکیه را در بر میگیرد. با وجود آنکه میان ایرانیان و مردم این منطقه به دلیل بعد جغرافیایی هیچگاه ارتباط مستقیمی وجود نداشته است و به لحاظ شرایط جغرافیای طبیعی، اجتماعی، سیاسی، مذهبی و اقتصادی تفاوتهای بسیاری بین ایران و بالکان وجود دارد، بخش هایی وسیعی از شبه جزیره بالکان ( بویژه بوسنی و هرز گوین، آلبانی و قسمتی از شبه جزیره تراکیا که در ترکیه واقع شده است ) برای قرن های متمادی در حوزه نفوذ زبان و ادبیات و فرهنگ ایرانی قرار داشته است. پژوهش حاضر در وهله نخست نشان میدهد که بالکان در گذشته ای نه چندان دور سرحد غربی زبان و ادب و فرهنگ ارزشمندی به مرکزیت ایران بوده که از سمت شرق تا هند و پامیر امتداد داشته است. سپس برای شناخت بهتر این حوزه زبان و ادب پارسی، تلاش شده است تا با بررسی تاریخ روابط ادبی و زبانی ایران و بالکان از پیش از امپراتوری عثمانی تا کنون علل و چگونگی راه یابی زبان و ادبیات فارسی به بالکان مشخص شود. در راستای رسیدن به این هدف، فرضیههای اثبات نشده اشتراکات نژادی ایرانیان و بالکان نشینان، تبلیغات و مهاجرتهای مانویان و نقش زبان واسط ترکی و تلاش عثمانیان برای گسترش زبان و ادب فارسی در بالکان به عنوان اصلی ترین عوامل توسعه زبان و ادب فارسی در بالکان مورد توجه قرار گرفته اند. در مرحله بعد تاثیر این عوامل بر زبان و ادبیات منطقه، بویژه ادبیات مسلمانان بالکان مورد بررسی قرار گرفته است
- آزادی، هادی ( 1382). زبان و ادبیات فارسی در گذر تاریخ بلغارستان و کشورهای بالکان، چاپ اول، صوفیه: وابستگی فرهنگی ج.ا.ا
- ریاحی محمد امین (1369). زبان و ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی، چاپ اول، تهران: پاژنگ
- صفار مقدم، احمد. (1372)، زبان و ادبیات فارسی در بوسنی و هرزگوین، چاپ اول، تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی
- مقدس، احسان. (1373) نگرشی بر تاریخ و ادبیات بوسنی و هرزگوین ، چاپ اول، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی 5. Asčerić-Todd, Iness. (2015) Dervishes and Islam in Bosnia, Boston: Brill
- بوگدانویچ، دیان. ( 1345)، «آئین بگومیل: بازمانده کیش مانی در بالکان»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، آذر، (شماره )54: 158-174.
- بوگدانویچ، دیان. (1343)، «نویسندگان و شعرای فارسی گوی یوگوسلاوی»، وحید، شهریور (شماره9):26-33.
- پشتدار، علی محمد. (1383) «محمد نعیم فراشری شاعر پارسی گوی و متعهد آلبانیایی»، نامه پارسی، بهار (شماره1): 127-146.
- درکیچ، منیر. (1385)، «اهمیت مثنوی معنوی برای مردم بوسنی و هرز گوین»، سخن عشق، پاییز و زمستان (شماره 31): 35-40.
- ریاحی، محمد امین. (1350)، «نفوذ زبان و ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، (شماره 75): 78-103.
- طاهری، مهدی و هاشمی نسب، سعید. (1389)، «صوفیان و طریقتها در منطقة بالکان»، پژوهشهای منطقهای، تابستان ( شماره 4): 41-80.
- فتوحی، محمود.( 1385)، « تأثیر زبان فارسی در زبان صرب و کروآتی» ، نامه فرهنگستان، زمستان(شماره 32): 88-106.
- فتوحی، محمود. (1382)، «زبان فارسی و ایران شناسی در بلگراد، کتاب ماه ادبیات و فلسفه» ،مرداد ( شماره 7): 142-145.
- گلشنی، عبدالکریم. (1352)، «نعیم فراشری شاعر پارسی گوی آلبانی» ، خرد و کوشش،بهار وتابستان ( شماره11-12): 50-57.
- لاتیچ، جمال.( 1377) «زبان و ادبیات فارسی در بوسنی و هرتسه گوین»، نامه پارسی، تابستان(شماره9): 28-31.
- مدرسی، فاطمه. ( 1384). « زبان و ادب پارسی در آسیای صغیر»، نامه فرهنگستان، بهار (شماره 25): 70-84.
- موکر، موبینا. ( 1385)، « تدریس و تفسیر مثنوی در بوسنی و هرزگوین»، سخن عشق، پاییز و زمستان(شماره 31 ): 41-46.
- نصر اصفهانی، محمود. (1377)، « تأثیر فرهنگ ایران در یوگوسلاوی سابق»، نامه پارسی، تابستان(شماره9): 5-27