چکیده
نام اسفندیار، پسر گشتاسپ، در فارسی نو از نظر آواشناسی تاریخی این زبان خلاف قاعده است زیرا انتظار میرفت این نام مانند صورت فارسی میانهاش به شکل اسپندیاد به فارسی نو برسد، اما چنین صورتی در متون فارسی نو رایج نیست و فقط در آثار عربی دیده میشود. در این مقاله نشان میدهیم که نام اسفندیار در فارسی نو وامواژهای از زبانهای ایرانی شمالغربی منطقۀ آذربایجان است، زیرا تحول *t ایرانی باستان به r در موضع پساواکهای و میانواکهای در زبان آن منطقه امری رایج است. این پهلوان در آن خطه و نواحی قفقاز شهرت فراوانی داشته است، بهگونهای که مناطقی به او منسوب بودند و برخی خاندانهای ارمنی و ایرانی حاکم در آنجا نسب خود را به وی میرساندند. همچنین، راه ورود صورت آذربایجانی این نام به تحریرهای خداینامه و پیکرۀ اصلی حماسۀ ملی ایران را مشخص میکنیم و نشان میدهیم که این نام به واسطۀ خاندان پارتی مهران که در آذربایجان و نواحی قفقاز حکومت داشتهاند و خود را از اخلاف اسفندیار میدانستهاند به منابع اصلی حماسۀ ملی ایران راه یافته است. در روایات این خاندان میان سرگذشت اسفندیار و بهرام چوبین که یکی از مهرانیان برجسته بود، شباهتی برقرار شده است. در آخرین مرحلۀ نفوذ این نام در فارسی نو، احتمالاً سامانیان که نسب خود را به بهرام چوبین میرساندهاند این نام را در خراسان و شرق ایران رواج دادهاند. بهتدریج این صورت آذری صورت برآمده از فارسی میانه را کنار زده و به همین شکل به متون فارسی نو رسیده است.
کلیدواژهها