چکیده
اکنون در سال 1402 جایگاه نیما یوشیج بهعنوان پدر شعر نو فارسی تثبیتشده به نظر میرسد اما در دهههای گذشته جدلهای درازدامنی بر سر مسئلۀ تحول شعر فارسی و اینکه چه کسی پیشوا و پیشرو این تحول بوده، جریان داشته است. یکی از این جدلها به ادعای دستکاری نیما در تاریخ سرایش اشعارش مربوط میشود که در زمان حیات نیما آغاز شده بود و در سالهای اخیر مجدداً مطرح شد و هیاهوی زیادی برپا کرد. شاعران و منتقدانی از دو جبهۀ مختلف این ادعا را مطرح کردهاند: نخست کسانی که در گسست از سنت از نیما تندروتر بودند و نیما را نه شاعری انقلابی که یک اصلاحگر میشمردند و دوم کسانی که نیما را بیش از حد تندرو میشمردند و خود هوادار نوعی تجدد محافظهکارتر یا میانهروانهتر بودند. در این نوشته به تاریخچۀ این ادعا میپردازیم و قوت شواهد آن را بررسی میکنیم. در جریان این بررسی به نکتۀ مهمی دربارۀ تاریخگذاری اشعار نیما پی میبریم. نیما گاهی طرح اولیۀ شعر را به صورت منثور مینوشته و پای آن تاریخ میگذاشته و بعد از بازنویسی شعر به صورت منظوم نیز تاریخ اصلی را پای شعر حفظ میکرده است. احتمالاً همین امر باعث شده که عدهای نتیجه بگیرند نیما تاریخ شعر «غراب» را جعل کرده است. در نهایت نتیجه میگیریم هیچیک از ادعاهایی که دربارۀ دستکاری تاریخ اشعار نیما مطرح شدهاند پیامد مهمی برای تاریخ شعر نو ندارند.
کلیدواژهها