چکیده
طنز یکی از انواع ادبی است که در آثار منظوم و منثور به کار میرود. تفاوت طنز با هزل در این است که هدف هزل، صرفاً شوخی و وقتگذرانی و خندههای سطحی است، امّا در پسِ خندههایی که طنز در پی دارد، تلخی و اندوهی نهفته است که ناشی از وجود نابسامانیهای جامعه است. طنز اگرچه در لحظۀ نخست مخاطب را میخنداند، در حقیقت میخواهد بهطور ظریف و هنرمندانه، ایرادهای فردی یا اجتماعی را بازگوید، بلکه آن افراد یا طبقات در رفع عیوب خود بکوشند. طنز در ادب فارسی از دیرباز رواج داشته و در دورۀ معاصر نیز بسیاری، از این ژانر استفاده نمودهاند. یکی از افرادی که در دورۀ معاصر توانسته این شیوه را در مقالات خود به کار گیرد، پرویز ناتل خانلری است. خانلری شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، پژوهشگر، استاد دانشگاه، بنیانگذار مجلۀ سخن، مؤسّس و مدیر بنیاد فرهنگ ایران و نیز وزیر فرهنگ ایران بود و همۀ اینها او را به نحوی، با جامعه مربوط مینمود. یکی از شیوههایی که وی برای اصلاح امور جامعه برگزیده بود، همین بهکارگیری طنز در نوشتههای خویش بود. ما در این مقاله نشان دادهایم که طنزهای خانلری را میتوان به دو دستۀ سیاسی و اجتماعی تقسیم نمود. هر یک از این دستهها نیز، هم مخاطبان عام و هم مخاطب خاص دارد. همچنین در یک طبقهبندی دیگر، طنزهای خانلری را در دو قالب بررسی کردهایم: طنز در قالب «جمله» و طنز در قالب «کلمه». باز نشان دادهایم که یکی دیگر از شیوههای خانلری در استفاده از طنز، بهکارگیری «تمثیلهای طنزآمیز» است.