اهمّیّت داستانهای حماسی- پهلوانی منثور در تاریخ ادبیّات فارسی

نوع مقاله : مروری

نویسندگان

دانشگاه حکیم سبزواری

چکیده

آیا داستانهای حماسی- پهلوانی منثور در تاریخ ادبیّات فارسی، جریان ادبی مستقل و توانمندی بوده است؟ آیا همة آثار این حوزه دارای الگوی مشترکی از بن مایه ها هستند که قرن ها مورد تقلید راویان و کاتبان بوده است؟ آیا شاهنامة فردوسی در سیر تاریخی و تکوین این گونة ادبی تأثیرگذار بوده است؟ نگارندگان در پی پاسخ بدین پرسش ها مراحل ذیل را پیموده اند: الف) نخست، به بازخوانی چندبارة چهار نمونه اثر از این جریان ادبی (سمک عیّار، داراب نامه، جنیدنامه و امیرارسلان) روی آورده و در پی، با معرّفی الگویی متشکّل از چهار بخش بن مایه های حماسی و عیّاری، ماورایی، عاشقانه و کرامت، این مدّعا را به اثبات می رساند که مجموعة آثار موجود در این جریان، همواره از چارچوب بن مایه ای مشترکی پیروی می کنند که قرن ها مورد تقلید راویان و کاتبان قرار گرفته است. این در حالیست که معیارهای مهمّ گزینش این بن مایه ها، میزان بسامد و برانگیزندگی آنها است. این گزاره ها و نمونه های آنها به شکل توصیفی و تحلیلی ارایه شده اند. ب) در بخش پسین، تأثیر مستقیم و مشهودی که نقطة عطف حماسة ملّی ایران-شاهنامة فردوسی- در جریان شکل گیری این گونة ادبی بر جای گذاشته است، مورد بررسی قرار گرفت. ویژگی مهمّ این اثرپذیری، وجود گونه های مختلفی از تلمیحات شاهنامه ای است که در چهار بخش با شواهد پربسامدی نمایانده شده است. تا کنون هیچ پژوهشی ارزش و اهمیّت داستانهای حماسی- پهلوانی منثور و جایگاه این جریان ادبی را، آشکار نساخته است و با توجّه به اینکه پیش از این، چنین تحقیقی صورت نگرفته است، نگارندگان با دریافت این ضرورت و فقر پژهشی، کوشیده اند مؤلّفه هایی را مورد بررسی قرار دهند که اهمّیّت این جریان را هرچه بیش تر آشکار سازد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The importance of epic-heroic prose stories in the history of Persian literature

چکیده [English]

Have epic-heroic prose stories been an independent and powerful literary movement in the history of Persian literature? Do all the works of this domain have a common pattern of themes that have been imitated by narrators and writers for centuries? Has Ferdowsi's Shahnameh been influential in the historical course and development of this literary genre? In order to answer these questions, the authors have gone through the following steps: A) First, they have re-read several examples of four works from this literary movement (Samak Ayyar, Darab-nama, Junayd-nama and Amir Arslan) and then, by introducing a model consisting of four sections on epic, transcendental, romantic and dignitic themes prove the claim that the collection of works in this movement always follow a common theme framework that has been imitated by narrators and writers for centuries. This is while the important criteria for selecting these sources are their frequency and arousal. These propositions and their examples are presented in descriptive and analytical form. B) In the last part, the direct and visible influence that the turning point of Iran's national epic - Ferdowsi's Shahnameh - has left in the formation of this literary genre was examined. The important feature of this effectiveness is the presence of different types of allusions in the Shahnameh, which are shown in four sections with frequent evidence. So far, no research has revealed the value and importance of epic-heroic prose stories and the place of this literary movement, and considering that no such research has been done before, the authors, realizing this necessity and lack of research, have tried to examine the importance of this movement as much as possible.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Epic stories
  • common themes
  • Shahnameh Allusions