دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923تأثیر ترکیب بندِ محتشم کاشانی بر گسترش ادبیات شیعیتأثیر ترکیب بندِ محتشم کاشانی بر گسترش ادبیات شیعی در جغرافیای آذربایجان و اران5329894110.48308/hlit.2019.98941FAمحمد امیر احمدزادهعضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیرحیم نیکبخت میرکوهیعضو هیات علمی دانشگاه تبریزJournal Article20180212هدف نوشتار حاضر؛ بررسی این مساله است که جایگاه ترکیببند محتشم کاشانی در هویت شیعه چه بوده و چه تاثیری در بسط هویت فرهنگی تشیع در جغرافیای آذربایجان و آران داشته است؟ <br />روش؛ در این پژوهش ضمن کاربست روش تحلیلی به بررسی اسناد و نسخ تاریخی جهت تبیین مساله پرداخته شده است. <br />یافتهها؛ دستاورد بحث نشان میدهد که ادبیات فارسی ضمن اتخاذ قالب بیانی و زبانی خاص(مداحی و روضه خوانی) به عنوان رسانه مهم فرهنگی جهت تبلیغ و ترویج آموزههای دینی- مذهبی توانست از هیجان اجتماعی نیز برای توسعه جغرافیای نفوذ و نشر خود بهره گیرد. به گونه-ای که ترکیب بند محتشم کاشانی به سرعت به عنوان نماد هویت دینی- مذهبی در جغرافیای در آذربایجان و آران از جایگاه ویژهای در جامعه برخوردار شد و نقش مهمی در ترویج و تبلیغ تشیع در قلمرو ایران فرهنگی ایفا کرد. <br />نتیجهگیری؛ استفاده عمومی از این متن در مجالس سوگواری، نقش آن بر کتیبه های مساجد و تکایا، ترجمه آن به آذری از جلوههای مشهودی است که به عمومی شدن و بسط جغرافیایی این متن شیعی انجامیده است.هدف نوشتار حاضر؛ بررسی این مساله است که جایگاه ترکیببند محتشم کاشانی در هویت شیعه چه بوده و چه تاثیری در بسط هویت فرهنگی تشیع در جغرافیای آذربایجان و آران داشته است؟روش؛ در این پژوهش ضمن کاربست روش تحلیلی به بررسی اسناد و نسخ تاریخی جهت تبیین مساله پرداخته شده است.یافتهها؛ دستاورد بحث نشان میدهد که ادبیات فارسی ضمن اتخاذ قالب بیانی و زبانی خاص(مداحی و روضه خوانی) به عنوان رسانه مهم فرهنگی جهت تبلیغ و ترویج آموزههای دینی- مذهبی توانست از هیجان اجتماعی نیز برای توسعه جغرافیای نفوذ و نشر خود بهره گیرد. به گونهای که ترکیب بند محتشم کاشانی به سرعت به عنوان نماد هویت دینی- مذهبی در جغرافیای در آذربایجان و آران از جایگاه ویژهای در جامعه برخوردار شد و نقش مهمی در ترویج و تبلیغ تشیع در قلمرو ایران فرهنگی ایفا کرد.نتیجه گیری؛ استفاده عمومی از این متن در مجالس سوگواری، نقش آن بر کتیبه های مساجد و تکایا، ترجمه آن به آذری از جلوههای مشهودی است که به عمومی شدن و بسط جغرافیایی این متن شیعی انجامیده است.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923The Life and Works of Ali Mohammad Monshi and His Style in Imitation of Golestan Saadiزندگی و آثار علیمحمّد منشی و شیوۀ وی در تقلید گلستان سعدی33519894410.48308/hlit.2019.98944FAاحمد بهنامیفرهنگستان زبان و ادب فارسیJournal Article20190912Composing works by imitation from Golestan by Sa'di, started from the very close to the time of writing this book. One of the last works written to imitate Golestan, Shekarestan, is the work of Ali Mohammad Monshi, known as Hakim. in the past, was in doubt about his life, and some scholars had come up with speculation about him. In this article, while investigating the research of previous scholars, the life of Ali Mohammad Hakim has been clarified through sources of the Qajar era. In the following, writer has studied the style and content of his book, and compared it with Golestan by Saadi, in order to clarify his compliance with Saadi's style.تألیف آثاری به تقلید از گلستان سعدی، از همان روزگار نزدیک به تألیف این کتاب آغاز شد. یکی از آخرین آثار نوشتهشده به تقلید از گلستان، شکرستان اثر علیمحمّد منشی متخلص به حکیم است که در گذشته، زندگی وی در هالهای از ابهام قرار داشت و برخی از محقّقین دربارۀ وی به حدس و گمان روی آورده بودند. در این مقاله ضمن بررسی تحقیقات پژوهشگران پیشین، زندگی علیمحمّد حکیم از خلال منابع عصر قاجار روشن شده است و در ادامه به بررسی سبک و محتوای کتاب شکرستان او و مقایسۀ آن با گلستان سعدی پرداخته شده است تا میزانِ پیروی وی از سبک سعدی روشن شود.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923Book Review: "The History of the Body in Literature" by Seyyed Mehdi Zarqaniنقد و بررسیِ کتاب: «تاریخ بدن در ادبیات» نوشتهی سید مهدی زرقانی53749894810.48308/hlit.2019.98948FAحامد توکلی دارستانیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20191013The Book of Body History in Literature, by Seyyed Mehdi Zarghani et al. (1398), deals with the development of different bodies and their classification in the history of Persian literature and their different views. Examines the body in the works of poets, mystics, and artists. From the point of view of the present, the present book is very novel and novel, but given its newness and lack of detailed research background, it inevitably suffers from some "content" and "structural" slips and defects. That's right. Since this work may be cited and used by other scholars, mentioning the book's slips is necessary. The present article, therefore, is based on a thought-provoking, far-fetched judgment, in order to "revise" and "refine" some of the issues in the book by reflection, reflection, and discussion. Book slides can include: Methodological errors, Contradition, Reduction, Weak theoretical framework, One-dimensional (ideological) view, Lack of some important resources, He noted the lack of coherence and fragmentation in the aims of the research and so on. In the present article, we will explain and critique some of these points and their critiques.کتاب تاریخ بدن در ادبیات، نوشتهی سید مهدی زرقانی و همکاران(1398)، به سیرِ شکلگیری بدنهای مختلف و طبقهی بندی آنها در تاریخ ادبیات فارسی میپردازد و تلقیهای مختلف دربارهی بدن را در آثار شاعران، عارفان و هنرمندان بررسی میکند. از حیث مو ضوع، کتاب حاضر بسیار بدیع و نو به شمار میآید، اما با توجه به همین نو بودن و عدمِ پیشینهی پژوهشی مفصل، ناگزیر دچار برخی لغزشها و نقصانهایِ «محتوایی» و «ساختاری» شدهاست. از آنجا که ممکن است این اثر مورد استناد و استفادهی دیگر پژوهشگران قرارگیرد، ذکرِ پاری از لغزشهای کتاب ضروری مینماید. بنابراین مقالهی حاضر با ابتناء بر تعاطی افکار و به دور از داوریهای غرض ورزانه، نگاشته شده تا با تأمل، درنگ و گفتوگو، برخی مسائل ِموجود در کتاب، مورد «بازنگری» و «اصلاح» قرارگیرند. از جمله لغزشهای کتاب میتوان به: خطاهای روششناسانه، تناقضگویی، تقلیلگرایی، چارچوبِ نظری ضعیف، نظرگاهِ تک بُعدی(ایدئولوژیک)، فقدانِ برخی منابع مهم، عدم انسجام و چندپارگی در اهداف پژوهش و ...، اشاره کرد. در مقالهی حاضر به تبیین و تنقیح برخی نکاتِ مذکور و نقدِ آنها، می پردازیم.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923"،The signs of inter nationalism in the view of Abooreyhne Birooni"نشانههای فراملیگرایی در اندیشههای ابوریحانبیرونی75949894610.48308/hlit.2019.98946FAبهجت السادات حجازیدانشگاه شهید باهنر کرمان0000-0002-6026-760xJournal Article20190809Abooreyhane Birooni scholarly, mathematician, astrologer and aware to historic and social subjects, was borne in Biroon of kharazm in the mid of fourth century hejira. In spite of his engagement to politic jobs among ministration of kharazm shah and astrologer belong to sultan Mahmood, he hasn’t lost mentality of pry, brain and appealing himself as compared with truth and has appeared his congenital excogitate in create worthwhile compilations. The research of biography and moral exclusivities of prominent individuality gringo persons that have been lighten in the level of world; whilst is explanatory for cenogenesis, is very effective for most science discover and recognition of their value traces. Though in the extent of literary critic, some of the views emphasis on text, without author and his biography. Most important his quality are free thinker, without partiality and his inter nationalism views that have appeared in more his compilations particularly in the “Thahghighe Malelhend”. Doubtless, his system’s view had been touched of religious believes and Quran’s miracles too. Most basic question of author in this article is that, what signs are based his freethinker view and inter nationalism in the “Thahghighe Malelhenad”? This research is performed to style of analysis text’s containing.ابوریحانبیرونی دانشمند، ریاضیدان، ستارهشناس و آگاه به مسائل تاریخی و اجتماعی در نیمۀ دوم قرن چهارم هجری در بیرون خوارزم چشمبهجهانگشود. باوجود اشتغال به کارهای سیاسی از جمله وزارت خوارزمشاه و منجّمی سلطان محمود، روحیّۀ کنجکاوی، تیزبینی و جستجوگری خود را نسبت به حقیقت ازدستنداد و در خلق آثار ارزشمند، خلاقیّت ذاتی خود را نشاندادهاست. مطالعۀ زندگینامه و ویژگیهای اخلاقی شخصیتهای برجسته، خصوصاً کسانی که در گسترۀ جهانی درخشیدهاند؛ ضمناینکه روشنیبخش راه نسلهای جدید است، در دریافت و شناختی علمیتر از آثار ایشان بسیار تأثیرگذار است. هرچند که در حوزۀ نقد ادبی، بعضی از نظریهها تأکید بر متن، فارغ از مؤلف و زندگینامۀ او دارند. مهمترین ویژگی شخصیّتی او آزاداندیشی، عدم تعصّب و افکار فراملیگرایانۀ اوست که در بیشتر آثارش، خصوصاً در کتاب «تحقیق ماللهند» تجلّی پیداکردهاست. بدون شک نظام فکری او متأثر از باورهای دینی و آیات قرآنی نیز بودهاست. اساسیترین پرسش نگارنده در این مقاله این است که چه نشانههایی مبنی بر اندیشۀ آزادمنشانه و فراملیگرایانۀ او در «تحقیق ماللهند» وجود دارد؟ این پژوهش به روش تحلیل محتوای متن انجامشدهاست.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923جایگاه منظومه افتخارنامه در میان حماسه های دینیجایگاه افتخارنامه در میان حماسههای دینی951199892910.48308/hlit.2019.98929FAمهدی خدادادیدانشگاه یزدمهدی ملک ثابتدانشگاه یزدیدالله جلالی پندریدانشگاه یزدJournal Article20180728افتخارنامه منظومه ای دینی است در شرح دلاوریهای حضرت علی(ع) که در سال 1304ه.ق سروده شده است. سرایندۀ منظومه، میرزا مصطفی صهبای آشتیانی از علمای عصر ناصری است. افتخارنامه در سال 1310ه.ق در دو جلد چاپ شده است. از ویژگیهای منظومه این است که با رعایت ایجاز به طور کامل به زندگی حضرت علی(ع) پرداخته است. صهبا فقط به شرح جنگهایی پرداخته که حضرت علی(ع) در آنها حضور داشته اند چه در زمان حضرت پیامبر(ص) چه بعد از ایشان. وی با منظومههای دینی قبل از خود نیز آشنا بوده و بعضی مطالبش را از این منظومهها بویژه حملۀ حیدری راجی اخذ کرده است. از یافتههای پژوهش این است که منظومههای دینی در دوران قاجار رشد بسیار چشمگیری داشتهاند. این منظومه برجستگیهایی دارد. از آن جمله، سره گرایی، که لحن حماسی منظومه را قوت بخشیده است. استفادۀ طبیعی و بجا از آرایه-های ادبی و پایبندی به مأخذ اصلی(ناسخالتواریخ) از دیگر ویژگیهای منظومه است. صهبا همچنین در پایان داستانها به روش فردوسی نگاهی پندآمیز و حکمتآموز دارد. اغراقهای منظومه درجهت بالابردن بار حماسی آن است. در ابیات این منظومه ایجاز، استعاره، تشبیه و اغراق حماسی وجود دارد که آن را به منظومههای حماسی نزدیک ساخته است.افتخارنامه منظومه ای دینی است در شرح دلاوریهای حضرت علی(ع) که در سال 1304ه.ق سروده شده است. سرایندۀ منظومه، میرزا مصطفی صهبای آشتیانی از علمای عصر ناصری است. افتخارنامه در سال 1310ه.ق در دو جلد چاپ شده است. از ویژگیهای منظومه این است که با رعایت ایجاز به طور کامل به زندگی حضرت علی(ع) پرداخته است. صهبا فقط به شرح جنگهایی پرداخته که حضرت علی(ع) در آنها حضور داشته اند چه در زمان حضرت پیامبر(ص) چه بعد از ایشان. وی با منظومههای دینی قبل از خود نیز آشنا بوده و بعضی مطالبش را از این منظومهها بویژه حملۀ حیدری راجی اخذ کرده است. از یافتههای پژوهش این است که منظومههای دینی در دوران قاجار رشد بسیار چشمگیری داشتهاند. این منظومه برجستگیهایی دارد. از آن جمله، سره گرایی، که لحن حماسی منظومه را قوت بخشیده است. استفادۀ طبیعی و بجا از آرایههای ادبی و پایبندی به مأخذ اصلی(ناسخالتواریخ) از دیگر ویژگیهای منظومه است. صهبا همچنین در پایان داستانها به روش فردوسی نگاهی پندآمیز و حکمتآموز دارد. اغراقهای منظومه درجهت بالابردن بار حماسی آن است. در ابیات این منظومه ایجاز، استعاره، تشبیه و اغراق حماسی وجود دارد که آن را به منظومههای حماسی نزدیک ساخته است.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923The Process of Writing Tadhkira in Persian Literatureسیر تاریخی معاصرنگاری در تذکرههای فارسی و عوامل مؤثر در تحولات آن1211469893210.48308/hlit.2019.98932FAسعید رادفردانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20191113Like any literary phenomenon, writing of Tadhkira has a starting point. It has experienced vissitudes over the persiods under the influence of various events. The tradition of Tadhkira writing began in a period (sixth century) and reached its climax from the ninth century to the early 14th century. With the advent of new approaches in literary history, it began to emerge and continue to exist in other forms. Of course, this tradition still exists. Literary historian must explain and relate these developments to a past literary concept with historical, political, and cultural conditions in different eras. The purpose of the present study is to investigate and explain the concept of contemporary Persian Tadhkira writing in different contexts.تذکرهنویسی مانند هر پدیدۀ ادبی نقطۀ آغازی داشته است. در طول زمان بالیده و تحت تأثیر اتفاقات مختلف فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. نهایتا، از نقطۀ اوجش فرود آمده و کمرنگ شده است. سنت تذکرهنویسی در دورهای (قرن ششم) آغاز شد و از قرن نهم تا اوایل قرن 14 در دوران اوج خود بود. با روی کار آمدن تاریخ ادبیاتهایی که روشهای نوینی را به خدمت گرفته بودند، از اوج افتاد و در شکلهای دیگری به حیاتش ادامه داد. البته هنوز هم این سنت پابرجاست و تذکرههایی نوشته میشوند. بر مورخ ادبی است تا این تحولات را که بر یک مفهوم ادبی گذشته با شرایط تاریخی و سیاسی و فرهنگی در دورههای مختلف بسنجد و رابطۀ آنها را با هم تبیین کند. در جستار پیشروی قصد بر آن است تا مفهوم معاصرنگاری در تذکرههای فارسی نسبت به شرایط مختلف بررسی و تبیین گردد.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923The nexus between Qaṣīda’s structure and the context of its formationپیوند ساختار قصیده با زمینه و زمانه جاهلی1471709892710.48308/hlit.2019.98927FAسروش شعبانیدانشگاه تربیت مدرسناصر نیکوبختدانشگاه تربیت مدرسJournal Article20190915Researchers of the history of literature in confrontation with the literary phenomenon, considered the literariness of it as an independent and transhistorical value. They have posited their starting point in present and provided seeming of literary phenomenon; That is precisely the end of the process, where the text already has bestowed the researcher what history wants to prove and constitute. While the literary phenomenon, has passed a historical path through positioning itself in the level of evolution of text’s structure, tradition and its lingual mode in encounter with Politics and Society, before its present and provided seeming. In this sense, accessing to starting point clarifies the phenomenon’s historical path. In the present research, the beginning of at the age of Jahiliyyah, as the locus of its forms, has been studied with a structuralist method and also a hermeneutic understanding; And its initial nature has been clarified.پژوهشگران تاریخ ادبیات در مواجهه با پدیدة ادبی، ادبیت آن را بهعنوان ارزش مستقل و فراتاریخی در نظرگرفتهاند و نقطة آغاز خود را پدیدة ادبی در وجه حاضروآمادة آن قرار دادهاند؛ یعنی دقیقا آنجایی که پایان کار است، جایی که متن ازپیش آن چیزی را که تاریخ در پی تقویم و اثبات آن است، به پژوهشگر بخشیده است. درحالیکه پدیدة ادبی پیش از جلوة حاضروآمادة خود، از طریق قرار گرفتن در سطح تطور ساختار متن، سنت ادبی و وجه کلامی خود در برخورد با سیاست و اجتماع، مسیری تاریخی را طی کرده است. مسیر تاریخی یک پدیدهی هنری، از وحدت با زندگی تا خودآیینگشتن ساختار را دربرمیگیرد. قصیده جاهلی هنر در وجه وحدت با زندگی است و هر بخشی از ساختار متن نشانهای است به چیزی در حیات جاهلی و این امر خود برآمده از همسازی هنر، اندیشه و زندگی در جاهلیت است. بر این اساس، در پژوهش حاضر با فهم هرمنوتیک و روش ساختارگرا، آغاز قصیده در جاهلیت بهمثابة جایگاه ایجاد شکلهای آن مورد بررسی قرار گرفته و سرشت آغازی نظام ادبی آن روشن گردیده است، و از این طریق تبیین شده است که ادبیت قصیدة جاهلی برآمده از پیوند ضروری قصیده با زیست جاهلی است و همین پیوند در سطح دیگر موجب شده است فرم و محتوای قصیدة جاهلی پس از ظهور اسلام، به عنوان عنصر ضروری فرم قصیده درونماندگار شوند و در ادب کلاسیک عربی و فارسی برای بیان اهداف مغایر با زیست جاهلی، به کار روند.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923Paymān-e Gītī and jām-e Gītī-namā: A Symbological Analysis on The Jam's Cupپیمان گیتی و جام گیتینما: تحلیل نمادشناختی جام جم1711949893410.48308/hlit.2019.98934FAمحمدرضا ضیغمیدانشگاه شیرازابوالقاسم اسماعیلپور مطلقدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20190529The Jam's Cup or Jām-e Gītī-namā is a mythical symbol which was firstly portrayed in Firdawsi's Shahnama, and henceforth, frequently appeared in the span of Persian literature; especially in the mystical as well as lyrical poetry. Most of the research that has investigated the origin of the myth to this date, mainly comprise descriptive analysis or short remarks. For instance, DJalal Khaleqi-Motlaq briefly presumes that the mysterious myth of “Paymān-e Gītī”, which is mentioned in Pahlavi texts, is identical to "Jām-e Gītī-namā"; an opinion that is also confirmed and further elaborated by Arash Akbari-Mafakher. In this paper, we demonstrate the motives of a mythical connection between The Jam's Cup and The Paymān based on the above presumption. To this end, we investigate the Jam’s myth by employing a symbological analysis, and comparing it with “The Legend (The Quest) of the Holy Grail” as well as “The Hymn of the Pearl”. According to our study, The Paymān – which is a mysterious form of measurement and balance – in the Jam’s myth, is the actant that leads humans to civilization, and thus, the symbol of his reign. As The Paymān is the symbol of determining measurements and in fact a means to scale and realize the facts of the universe, the central function of The Jam's Cup as a scrying object could be considered as a last version of this symbol in conjunction with other myths of scrying.جام گیتینمای نمادی اسطورهای است که نخستین بار در شاهنامهی فردوسی رخ نموده و سپس در گسترهی ادبیّات فارسی ـ بهویژه در شعر صوفیانه و غنایی ـ بسامد بسیار یافته است. تا کنون تحقیقاتی دربارهی منشأ این اسطوره انجام شدهاست که بیشتر شامل تحلیلهای توصیفی یا اشاراتی کوتاه است. از جمله جلال خالقی مطلق در نهایت ایجاز احتمال میدهد که اسطورهی مرموز «پیمان (پیمانهی) گیتی» که در متون پهلوی از آن سخن رفته، همان جام گیتینمای باشد و آرش اکبری مفاخر این نظر را گسترش میدهد و تأیید میکند. ما نیز در این مقاله بر پایهی همین نظر، با تحقیق در اسطورهی جم و تحلیل نمادشناختی آن و تطبیقش با «افسانهی گرال» و «سرود مروارید»، دلایل پیوند اسطورهای جام جم با «پیمان» را نشان خواهیم داد. طبق تحلیل ما، پیمانه که نماد اندازه و توازن است، در اسطورهی جمشید همان گوهری است که انسان را به تمدّن راهبر میشود و طبیعی است که نمایندهی شاهی او باشد. با توجّه به اینکه پیمانه رمز مشخّص کردن اندازهها است و به عبارتی پدیدههای جهان را برای آدمی سنجشپذیر و دریافتنی میکند، خویشکاری جهاننمایی جام جم را نیز میتوان حاصل تحوّل همین رمز بنیادی، در سایهی دیگر اسطورههای «جهاننمایی» انگاشت.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923New Approaches to Literary Historiographyرویکردهای نوین در تاریخ ادبیات نگاری1952159893510.48308/hlit.2019.98935FAمسعود فرهمندفردانشگاه علامۀ طباطبائی0000-0001-8194-6719عبدالرسول شاکریسازمان سمت0000-0002-2883-7799Journal Article20190526Since Persian literary historiography is theoretically exiguous, taking after the experiences of advanced countries on this very subject would be a proper first step to take. Though writing memoirs [Tazkirah] is an ingrained tradition in Persian literature, the idea of writing literary histories from critical perspectives is unaccustomed. In Europe however there have been copious attempts, especially in the 1980s, to bridge this theoretical gap and to offer fresh critical frameworks. One of these attempts has been masterfully exerted by the prestigious journal of New Literary History. A statistical analysis of its articles will reveal the dominant approaches and their periods of success or failure. Overall, we may unfalteringly discover a paradigm shift in theoretical discussions in favor of narrative constructivism and new historicism.وقتی چارچوب نظری مدوّنی در زمینۀ تاریخنگاری ادبیات فارسی وجود ندارد، قدم نخست میتواند این باشد که از تجارب کشورهای پیشرفتهتر بهره ببریم؛ سنّت تذکرهنویسی در ایران قوی بوده است ولی تاریخنویسی ادبیات، از منظری انتقادی و بهشکلی روشمند، چندان پیشینهدار نیست. امّا در اروپا (بهویژه در سالهای 1980) تلاشهای گستردهای شده است تا چارچوبهای نظری و انتقادی تازهای ارائه شود. نمونهای شاخص از این تلاشها در مجلّۀ علمی تخصصی New Literary History [تاریخ ادبی جدید] دیده میشود. با تحلیل آماریِ مقالههای این مجلّه میتوان دریافت که چه رویکردهایی، در چه دورههایی، غالب بودهاند. آنچه بهطور کلّی دیده میشود نوعی «چرخشِ پارادایم» در نظریۀ تاریخنگاری ادبی، بهسمت برساختهانگاریِ روایی و تاریخگرایی نوین است. دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923coordinates of style of Falak naz nameh poemبررسی مختصات سبکی منظومه فلکنازنامه تسکین شیرازی2172449893810.48308/hlit.2019.98938FAپاکنوش تیموریدبیر آموزش وپرورش ناحیه یک رشترحیم کوشش شبستریاستاد یار دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیهJournal Article20190430Ya'qub ibn Mas'ud Qutefi settled in the field of relief of the Nasestan Falcon (1189 AH 1771 AD) in the form of Masnavi and the Hazj-i-Zakhmuran (Khazov). The poet's relief is a literary return period, and the content of the celestial celestial script, in addition to ghana and hmasi, is also a teaching and mystical language. Because the poet, by expressing ethical and religious beliefs, at the end of both countries, advises the audience to good ethics and goodness. This is the language of the language of the culture and social customs of Iran. In this epic poem, the blast of incidents occurs, and the issue and the leaf are added, so that it becomes difficult for the reader to understand the story.The ill-fatedness of the story and the love and love scenes are one of the most sophisticated features of the celestial field. It is also very significant in the storytelling of Persian riches. Relaxation with military advent and Ferdowsi has succeeded in expressing educational content and combining various tales among romance. However, the details of the scenes, although prolonged, do not cause the reader to grieve. The purpose of this article is to review The characteristic features of Masnavi Felesh Celtic Letter, at the level of language, literary and intellectual, and identifying its place among works.یعقوب ا بن مسعود قطیفی متخلص به( تسکین) فلک نازنامه را سال (۱۱۸۹ ه.ق۱۷۷۱ م ) در قالب مثنوی و بحر هزج مثمن مقصورو(محذوف) به رشته نظم درآورد. تسکین شیرازی شاعر دوره بازگشت ادبی بوده و محتوای منظومه فلک ناز نامه ، علاوه برادب غنایی وحماسی، سخن تعلیمی وعرفانی نیز هست..به جهت اینکه شاعر با بیان نکات اخلاقی واعتقادی، در پایان هرداستان، مخاطب را به اخلاق وکردار نیکو توصیه می کند .فلکنازنامه زبان فرهنگ و آداب اجتماعی ایران است .در این منظومه حادثه بشت حادثه پیش می آید وبرشاخ و برگ آن افزوده می شود، بطوری که فهم داستان بر خواننده دشوار می گردد. بیچیدگی وپرحادثه بودن این داستان،وآمیختگی با صحنه های عشق وعاشقی، ازویژگی های سبک تسکین در فلک ناز نامه است.از حیث داستان پردازی در میان آثار غنایی فارسی نیز بسیار قابل توجه است. تسکین با اقتدا به نظامی و فردوسی در بیان مضامین تعلیمی و ترکیب معا نی متنوع در میان داستان های عاشقانه، موفق عمل کرده .ودر بیان جزییات صحنه ها اگرچه به درازا کشیده ولی موجب ملال خا طر خواننده نمی گردد .هدف در این مقاله، بررّسی ویژگیهای سبک مثنوی فلک ناز نامه، در سطوح زبانی،ادبی وفکری ،و شناسایی جایگاه آن در میان آثارادبی است.دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734912220190923Quatation and Adaptation in the Jame alTawarikh of Rashin Alddin Fazallah Hamedaniتضمین و اقتباس در جامعالتّواریخ رشیدالدّین فضلاللّه همدانی2452639893910.48308/hlit.2019.98939FAزینب کرمی پوردانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.وحید مبارکاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0002-8696-6564Journal Article20170704Quotation and adaptation are ways in which the text is artistically characterized, recognizing their true functions, they also reveals other goals in the structure and content of the text. Jame Altawarikh is also a historical text in which the use of quotation and adaptation is considerable. In this research, which has been done through descriptive-analytical method and library and documentary studies, we have tried to analyze and evaluate other goals in addition to discussing the objectives of artistic assurance and adaptation in the context of the comprehensive history. The achievements of this paper suggest that the collision of historical texts with the category of adaptation could include these goals: the function of quoting the subject, repeating the same subject, the impact of the historical material on the type of prose, the use of historical events for the state of the story-spurred to the text. A review of these goals shows that the Jame Altawarikh is neutral against adaptation, and in dealing with the category of quatation, according to the customary tradition, it has a decent reception dynamicsتضمین و اقتباس در گسترۀ مطالعات سبکشناسی، از جمله راههای هنری کردن متن است که شناسایی کارکردهای راستین آنها، اهداف دیگری را نیز در ساختار و محتوای متن آشکار مینماید. جامعالتّواریخ نیز از جمله متنهای تاریخی است ک تضمین و اقتباس در آن بسامد چشمگیری دارد. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی انجام پذیرفته است، کوشیدهایم تا علاوه بر بحث دربارۀ اهداف هنری تضمین و اقتباس در متن جامعالتّواریخ، به تحلیل و ارزیابی اهداف دیگر آنها نیز بپردازیم. دستاوردهای این مقاله بر آن است که برخورد متنهای تاریخی با مقولۀ اقتباس میتواند در بردارندۀ این اهداف باشد: کارکرد نقل به مضمون، تکرار عین مطلب، تأثیر مادۀ تاریخ در نوع نثر، استفاده از رخدادهای تاریخی برای حالت داستانوارگی بخشیدن به متن. بررسی این اهداف نشان میدهد که جامعالتّواریخ در برابر مقولۀ اقتباس متنی خنثی است و در برخورد با مقولۀ تضمین، بنا به سنّت رایج، از پویایی شایستۀ پذیرشی برخوردار است.