دانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522Periods of Persian poetry in Afghanistan(Since the beginning of the first constitutional movement untile the overthrow of Ale Yahya monarchyادوار شعر فارسی در افغانستان (از مشروطة اول تا سقوط سلطنت آلیحیی)5389887710.48308/hlit.2018.98877FAرضا چهرقانیاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره).Journal Article20180716Abstract<br />The point of the beginning of literary transformation in contemporary Afghanistan is the constitutional movement. The Constitutional Poetry, as the first contemporary poetry stream, made a profound transformation in the content and poem of Afghanistan. This transformation could pave the way for further developments and the emergence of other currents in Afghan poetry, but the failure of the movement and the return of tyranny prevented this from happening. After the Constitutional Revolution in Afghanistan, the flow of romantic poetry began And in the final years of the AleYaha rule, the poetry of resistance began with two branches of poetry of socialist resistance and poetry of Islamic resistance. This paper attempts to examine the Socio-political factors affecting the development of contemporary poetry in Afghanistan, through the descriptive-analytical method, from the beginning of the constitutional movement Until the fall of the reign of Zahir Shah. Findings of the research show that After the defeat of the Constitutional Movement in Afghanistan, the poets have fallen into a pile of individuality and returned to lyrical themes before the Constitutional Revolution. The only sweeping poetry until the fifties in the country was romanticism that came from the tyranny of the era of oppression, which is strongly influenced by poems by romantic poets in Iran. Other poetry currents, such as socialist realism, Islamic resistance poetry, and avant-garde poetry have gradually developed in Afghanistan since the late 1960s and early 1950s.چکیده نقطة آغاز تحولات ادبی در افغانستان معاصر، جنبش مشروطه خواهی است. شعر مشروطیت، به عنوان نخستین جریان شعر معاصر، دگرگونی عمیقی در مضمون و زبان شعر افغانستان به وجود آورد که میتوانست زمینهساز تحولات بیشتر و ظهور جریانهای دیگر در شعر افغانستان باشد؛ اما شکست جنبش و بازگشت استبداد مانع از تحقق این امر گردید. پس از مشروطیت در افغانستان جریان شعر رمانتیک شکل گرفت و در سالهای پایانی حکومت آلیحیی جریان شعر مقاومت با دو شعبة شعر مقاومت سوسیالیستی و شعر مقاومت اسلامی پدید آمد. این مقاله کوشیدهاست ضمن واکاوی عوامل سیاسی- اجتماعی مؤثر در تحولات شعر معاصر افغانستان، جریانهای شعر افغانستان را از آغاز جنبش مشروطهخواهی تا سقوط سلطنت ظاهرشاه، با روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. یافتههای پژوهش، نشان میدهد؛ بعد از شکست جنبش مشروطیت در افغانستان، شاعران در پیلة فردیت خود فرورفته، به مضامین تغزّلی پیش از مشروطه رجعت کردند و تنها جریان شعری فراگیر تا دهة پنجاه در این کشور، رمانتیسمی برخاسته از بیعملی دوران استبداد است که از نظر صورت و سیرت به شدت تحت تأثیر اشعار شاعران رمانتیک در ایران قرار دارد. جریانهای شعری دیگر؛ نظیر رئالیسم سوسیالیستی، شعر مقاومت اسلامی و شعر آوانگارد از اواخر دهة چهل و اوایل دهة پنجاه به تدریج در افغانستان شکلگرفته است. https://hlit.sbu.ac.ir/article_98877_d6f369c46d054ed47aa3d94618dabdd7.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522نقش ترجمه در فرآیند نوگرایی عصر قاجار(از آغاز تا مشروطه)ترجمه و نقش آن در فرآیند نوگرایی و اصلاحطلبی عصر قاجار(از آغاز تا مشروطه: 1325 - 1210 ق)39619887510.48308/hlit.2018.98875FAمحمد خسروی شکیباستادیار دانشگاه لرستان.Journal Article20161105ترجمه در همه ادوار تاریخی نقش مهمی در انتقال دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین جوامع داشته است. ایران عصر قاجار نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به گسترش ارتباطات ایران و اروپا و نفوذ موج های مدرنیته از غرب و همچنین کشورگشایی ها و زیاده طلبی های قدرت های جهان در این دوره، جنبش ترجمه در جهت جلوگیری از عقب ماندگی کشور و دست یابی به پیشرفت های غرب شروع شد. روند ترجمه ابتدا با ترجمه آثار نظامی و با هدف تقویت ساختار ارتش شروع شد و به تدریج به آثاری با موضوعات متفاوت کشیده شد که باعث ورود اندیشه ها و افکاری انتقادی و ترقی خواهانه شد و روند نوگرایی در ایران را شدت بخشید و در ادامه در جنبش مشروطه تجلی یافت و این نهضت را از منظر دستاوردهای فرهنگی تقویت کرد. این مقاله با بررسی نقش ترجمه در ایجاد تغییرات، مترجمان هر دوره و آثار و نهاد های ترجمه در عصر قاجار بر این نتیجه تأکید دارد که روند ترجمه موجب انتقال افکار و عقاید انتقادی غرب به ایران شده و این تغییرات آرام آرام در ایجاد جنبش مشروطه مؤثر افتاده است. در این نوشته علاوه بر مباحث تئوری در رابطه با ترجمه؛ پیشینه ترجمه در ایران؛ فعالیت ها، تلاش ها و حمایت های شاهان قاجار در هر دوره و نقش آثار ترجمه شده در رواج نوگرایی در ایران به روند ترجمه؛ نهاد های ترجمه ای و همچنین زمینه های ترجمه در زمان هر یک از پادشاهان قاجار و نیز عنوان کتب ترجمه شده، نیز پرداخته شده است.ترجمه در همه ادوار تاریخی نقش مهمی در انتقال دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بین جوامع داشته است. ایران عصر قاجار نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به گسترش ارتباطات ایران و اروپا و نفوذ موج های مدرنیته از غرب و همچنین کشورگشایی ها و زیاده طلبی های قدرت های جهان در این دوره، جنبش ترجمه در جهت جلوگیری از عقب ماندگی کشور و دست یابی به پیشرفت های غرب شروع شد. روند ترجمه ابتدا با ترجمه آثار نظامی و با هدف تقویت ساختار ارتش شروع شد و به تدریج به آثاری با موضوعات متفاوت کشیده شد که باعث ورود اندیشه ها و افکاری انتقادی و ترقی خواهانه شد و روند نوگرایی در ایران را شدت بخشید و در ادامه در جنبش مشروطه تجلی یافت و این نهضت را از منظر دستاوردهای فرهنگی تقویت کرد. این مقاله با بررسی نقش ترجمه در ایجاد تغییرات، مترجمان هر دوره و آثار و نهاد های ترجمه در عصر قاجار بر این نتیجه تأکید دارد که روند ترجمه موجب انتقال افکار و عقاید انتقادی غرب به ایران شده و این تغییرات آرام آرام در ایجاد جنبش مشروطه مؤثر افتاده است. در این نوشته علاوه بر مباحث تئوری در رابطه با ترجمه؛ پیشینه ترجمه در ایران؛ فعالیت ها، تلاش ها و حمایت های شاهان قاجار در هر دوره و نقش آثار ترجمه شده در رواج نوگرایی در ایران به روند ترجمه؛ نهاد های ترجمه ای و همچنین زمینه های ترجمه در زمان هر یک از پادشاهان قاجار و نیز عنوان کتب ترجمه شده، نیز پرداخته شده است.https://hlit.sbu.ac.ir/article_98875_640a297946a9741243673154fcfe9a16.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522بررسی دورۀ گذار از رهگذر تذکرههای قرن نهم (طرح یک گمانه در تاریخ ادبیات)از فهم گزاره تا شناخت عصر (واکاوی ویژگیهای دورۀ گذار در اواخر قرن نهم هجری)63829887910.48308/hlit.2018.98879FAسعید رادفردانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20180325در این خرده جستار سعی شده گمانهای در باب قرن نهم مطرح شود. این گمانه بدین شرح است که میتوانیم قرن نهم را به مثابۀ دورۀ گذار در نظر بگیریم. مقصود ما از دورۀ گذار دوره ای است که در آن شاهد الگوواره های رایج همان دوره و همچنین الگوواره های دورۀ بعد هستیم. البته وجود این الگوواره ها به طور کامل و تثبیت شده ای نیست. بلکه به طور متغیر و ناپایدار و به شکلی تثبیت نشده شاهد آنها هستیم. به زعم ما میتوان در مورد قرن نهم چنین نظری مطرح کرد. قرن نهم محمل ظهور تفکرات و الگوواره های دورۀ قبل و همچنین مقداری از الگوواره های دورۀ پسین یعنی قرن دهم است. ما سعی کرده ایم این مسئله را از رهگذر سه تذکره بهارستان(با اغماض اگر باب هفتم آن را تذکره بدانیم)، تذکرة الشعرا و مجالس النفایس بررسی و گمانه ای را برای خوانش دوباره این قرن مطرح کنیم.این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل تحوّلاتی نوشته شده که ادبیات فارسی در اواخر قرن نهم بر خود دیده است. در جستار پیش روی، ابتدا مقدّمهای دربارۀ آرای صاحبنظران اعم از منطقیون، بلاغیون و ادبا دربارۀ شعر و حقیقت آن آمده است. سپس بر اساس روشهای مرسوم در تاریخ اندیشه، تاریخگرایی نوین و انسانشناسی، به بررسی و تحلیل گزارهای از بهارستان که دربارۀ شعر و حقیقت آن بیان شده، پرداخته شده است. سعی بر آن بوده که این گزاره با استفاده از توصیف انبوه، نسبت به پسزمینهای که در آن بیان شده است معنا شود. یافتهها نشان میدهد که منطقیون «تخیّل» را عنصر سازنده و حقیقت شعر معرّفی کرده و به تمایز نگاه خویش با نگاه جمهور که حقیقت شعر را وزن و قافیه میشمردهاند، تأکید ورزیدهاند. البتّه همواره نظرگاه منطقیون مورد توجه نبوده است؛ بلکه در نظر بعضی از ادبا مانند جامی که اشعارش مملو از تخیّل است، نگرش جمهور در برابر نگرش منطقیون برکشیده شده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش، سبب این تفوّق را برخاسته از ویژگیهای دورهای میداند که جامی در آن میزیسته است و میتوان از آن با عنوان دورۀ گذار یاد کرد.https://hlit.sbu.ac.ir/article_98879_fec22ff6498852fb26e0ecf5d6192df4.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522Persuading audience in sanaie's hadiqa ,considering messages and ahadithاقناع مخاطب در حدیقه سنایی با احتجاج به آیات و احادیث831129888110.48308/hlit.2018.98881FAمینا شاکردانشجوی دکتری دانشگاه محقق اردبیلیدکتر رامین محرمی(نویسنده مسؤل) . دکتر بیژن ظهیری ناوعضو هیئت علمی دانشگاه0000-0001-5839-3888Journal Article20180624Mystics have used different methods, linguistic and literary facilities to persuade their own audience and also to transmit and explain mystical meanings. One of the methods that has major effects to persuade and lining up the audience is using the audience believes and resort to his believes that considered to be the most important principle of the persuading relation principles. Considering that audience of mystics are Muslims and Quran's messages and great man of Islam's speeches are considered their deep believes, it is normal that the mystics have used Qurans hojiat(considering its messages), to proof their speeches. Sanaee as a first person that brought mysticism to field of literature, with a complete dominance to Quran and hadith acceptance among Muslims, resort to messages and hadith's to prove his speeches in different issues such as: monotheism of Allah, Tanzih, praise the place of Ali (peace be upon him), remonstration of secularity and easily make his speech acceptable for audience.عرفا برای اقناع و متقاعدسازی مخاطبان خود و همچنین برای انتقال و تشریح مفاهیم عرفانی، از شیوههای مختلف و امکانات زبانی و ادبی متعددی بهره بردهاند. یکی از شیوههایی که در اقناع مخاطب و همسو کردن او با عقاید مطرح شده تأثیر شگرفی دارد، استفاده از اعتقادات مخاطب و توسل به عقاید خود ایشان است که به عنوان مهمترین اصل از اصول ارتباطات اقناعی نیز مطرح شده است. لذا با توجه به این که مخاطبان عرفا مسلمانان بودهاند و آیات قرآنی و سخنان بزرگان دین جزء اعتقادات عمیق آنها محسوب میشده، طبیعی است که عرفا برای متقاعد ساختن مخاطبان خود، از حجّیت قرآن برای حجّیتبخشی به کلام خود بهره برده باشند. سنایی به عنوان نخستین کسی که به طور رسمی عرفان را وارد حوزۀ ادبیات کرد، با اشراف کامل به مقبولیّت قرآن و حدیث نزد مسلمانان، هر جا که لازم میبیند، در موضوعات مختلف دینی و اخلاقی از جمله: توحید حق تعالی، تنزیه، ستایش جایگاه حضرت علی(ع)، نکوهش دنیاپرستی و ... برای اثبات صحّت گفتار خود و جلب تأیید مخاطب، به آیات و احادیث متوسل میشود و از این طریق به راحتی کلام خود را برای مخاطب قابل پذیرش میسازد. https://hlit.sbu.ac.ir/article_98881_7a1f232eeba6dd70557c5f84582c130e.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522Abū al-Rayḥān al-Bīrūnī and Famous poets and writers in persian literatureسیمای ابوریحان بیرونی در آثار بزرگان ادب فارسی1131319886710.48308/hlit.2018.98867FAنسرین فلاحاستادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20180212Abū al-Rayḥān al-Bīrūnī, the great Iranian Scientist, has writed many books in various sciences that unfortunately only afew number of his works has remainded. His remainded books has proven his authority in all contemporary sciences. according to this, Famous poets and writers in persian literature, must reflect much various aspects of his scientific personality.This article in analytical- descriptive method on the bases of library References, has Provided data about the manner of reflection of al-Bīrūnī’s features in the most famous works of persian literature, including poem and Prose, especially in the fourth and fifth centuries and then with analytical attitude has evaluated data. The results has shown limited and one-dimentional reflection of this great character or literary history reticence about him which is analyzed Compared to presence of another Scientific characters specificly Greek masters.ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی صاحب کتاب و تألیفات بزرگ در زمینههای متعدّد علوم زمان خود بودهاست که متأسّفانه تنها معدودی از آن باقیماندهاست. این امر احاطة کامل او را در همة علوم زمان خود نشانمیدهد؛ برایناساس باید در میان مشاهیر ادبیّات فارسی، بخصوص معاصران وی، به ابعاد مختلف چهرة علمی این محقّق بزرگ اشارهشود. این پژوهش به شیوة تحلیلی- توصیفی بر اساس منابع کتابخانهای به گردآوری دادههایی پیرامون شیوة انعکاس چهرة ابوریحان بیرونی در آثار مشاهیر ادب پارسی، اعمّ از شعر سنّتی و نثر تاریخی- ادبی بخصوص در قرن چهارم و پنجم میپردازد و با نگرشی تحلیلی، دادههای موجود را ارزیابیمیکند. یافتههای موجود انعکاس محدود و تکبعدی این شخصیّت بزرگ در پارهای آثار یا سکوت تاریخی- ادبی را نشانمیدهد که در مقایسه با حضور سایر شخصیّتهای علمی، بخصوص حکمای یونانی در این آثار تحلیلمیشود. https://hlit.sbu.ac.ir/article_98867_c1327f0fe6e35fea03d725ce903026cd.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522Reviewing and categorizing Shaykh Abo Saeed' s Crimat in Asrar al toohydبررسی کرامات شیخ ابوسعید در اسرارالتوحید1331559886810.48308/hlit.2018.98868FAپروین کربلایی محمد.دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهنJournal Article20170905Karamat is a subject often discussed and categorized among supernatural wonders. Supernatural events are the type of phenomena that take place outside the normal way of the nature. The long historic background to mysticism makes us able to discuss various subjects of the field. Very often, we encounter certain mystic figures in the study of Islamic mysticism who are reffered to as "Sheikh". The existence of these figures enable us to discuss the relative subjects easier. We often face stories of supernatural phenomena in the life stories of these characters and the term " The Saint's Karamat" is used to describe the events. There are various accounts on Sheikhs' karamat but no one figure in the history of Islamic Sufism has ever been related with karamat as much as abusaeid. In the book, "Asrar al-Tawhid" which is a record of his life from different sources, we see various forms of karamat and the occurence of supernatural events throughout the book. The following will be an examination and categorization of sheikh's karamat. This categorization is merely a draft and is heavily relied on the main or very near commandments of surrealism. However the aim of the following article is merely a categorization of the terms and we will avoid discussing the surreal aspect of them.<br />Keywords: Abusaeid, Asrar al-Toohyd, Categorization Mysticiam ,Revelation بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید چکیده:این مقاله کرامات و انواع آن در احوال و سخنان ابوسعید را براساس حکایت های کتاب اسرارالتوحید بررسی و طبقه بندی کردهاست. حکایت های مرتبط با کرامتهای اولیا و مشایخ، بخش نسبتاً وسیعی از ادبیات عرفانی فارسی را در برمیگیرد. این حکایتها که غالباً کوتاه و متضمن مفهومی ماورائی هستند، در آثار عرفانی فارسی از قرن چهارم هجری به بعد به صورت پراکنده در متون صوفیه راه یافته و بخشی از تذکره ها و مقامات مشایخ صوفیه را به خود اختصاص داده اند. از ابتدای پیدایش تصوف و از نخستین تألیفاتی که در بارۀ مبانی نظری و عملی تصوف صورت گرفته است، بحث امکان یا عدم امکان وقوع کرامات در نزد صوفیه محل بحث و پرسش بودهاست.کرامات اولیاء از جمله مصادیق خوارق عادات است؛ مسائلی که بیرون از جریان عادی امور و قوانین طبیعت، به دست اولیای الهی صورت میگیرد. پیشینۀ دراز دامان عرفان اعم از عرفان اسلامی و غیراسلامی زمینه را برای بررسیهای گوناگون در این جریان فکری فراهم آوردهاست. در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحاً آنها را کرامات نام نهادهاند. در این مقاله به بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر(357-440) و انواع آن پرداخته میشود؛ با توجه به موقعیت استثنایی ابوسعید در میان عارفان و تأثیرگذاری کتاب اسرارالتوحید بر آثار پس از آن، شاید این طبقه بندی بتواند در درک و دریافت وجوه، ابعاد و میزان تأثیر آنها کارگرتر باشد.کلید واژهها: عرفان، کرامات، طبقه بندی، اسرارالتوحید، مشایخ و اولیا https://hlit.sbu.ac.ir/article_98868_13c198357dcfbf7920f75facb73eaac0.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522The Lost Heritage of Āzar Kayvānمیراث گمشده آذرکیوان1571799887110.48308/hlit.2018.98871FAفرزانه گشتاسبپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیJournal Article20180402Āzar Kayvān, the founder of Āzar Kayvāni’s school, was from Shiraz. He immigrated to India and settled in Patna where he remained till the end of his life. From Āzar Kayvān, the founder of Āzar Kayvāni’s school, and his disciples, we have some books which acquaint us with their believes. In these books i.e Dabestān-i Mazāheb and Šārestān-i Čahār Čaman, we can find also the names of some other texts which contain the Āzarīs doctrine and faith, and we no longer access these books. In this article, a list of the lost books of Āzar Kayvāni’s school and their contents are presented. Introduction of these books and their contents makes us to be aware of Āzarīs’ believes, and also perhaps help us to find a copy of them in one of the Iranian or Indian libraries or among the other manuscripts.آذرکیوان، مؤسس مکتب آذرکیوان و از اهالی فارس است؛ او در میانسالی به هند و به شهر پتنه مهاجرت کرد و تاپایان عمر در آنجا ماند. از آذرکیوان و شاگردان او تعدادی کتاب به دست ما رسیده است که ما را با اعتقادات ایشان آشنا میکند؛ اما در همین کتابها به ویژه در دبستان مذاهب و شارستان چهارچمن، از متون دیگری نام برده میشود که همگی دربردارندۀ عقاید و باورهای آذریان است و احتمالاً تعدادی از آنها مفقود شدهاند. در این مقاله فهرستی از کتابهای گمشدۀ مکتب آذرکیوان و مضمون آنها ارائه میشود. معرفی این کتب و مطالبی که در آنها آمده است، جز آن که به شناخت باورهای آذریان کمک میرساند، این فایده را نیز دارد که شاید بتوان نسخهای از آنها را در یکی از کتابخانههای هند یا ایران و یا در میان برگههای دستنویسهای دیگر شناسایی کرد. https://hlit.sbu.ac.ir/article_98871_6712155bcbcf61ebeca2dc52d36115b7.pdfدانشگاه شهید بهشتیتاریخ ادبیات2008-734911120180522A New Approach to the Study of Shah Shoja's Lifeشیوهای نوین در بررسی احوال شاه شجاع کرمانی (بررسی احوال یک صوفی با تکیه بر میزان بسامد اطلاعات و مقایسۀ نحوه گزارش هر منبع از یک گزارۀ واحد)1812049887310.48308/hlit.2018.98873FAلیلا هاشمیانعضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدانمحسن قائمیدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی سینا همدانJournal Article20171224Abol-favares Shah Shoja Kermani was a Sufi of the third century A.H. The present paper uses the ambiguously related story of his life to present a new approach to the classification of information that is found in different documents. This approach can be extended to the study of other such ambiguous figures in Persian literature. The first step was to isolate the informative propositions about the personality of Shah Shoja from various sources. Then each of these propositions was traced in the literature in order to compare how it is presented in different sources and how it has been received by biographers in different periods. Such study can shed light on the reason for the attention of authors to certain aspects of the life of a figure, the elaboration of propositions in different sources, as well as the reason why certain propositions have been repeatedly mentioned throughout the history of literary biography. The authors believe that the methodology is particularly fecund for this type of studyابوالفوارس، شاه شجاع کرمانی از عارفان قرن سوم هجری است. در این نوشته زندگی در هاله ابهام این صوفی دستمایهای شده برای معرفی شیوهای نوین در طبقهبندی اطلاعات ارائه شده در منابع مختلف. شیوهای که احتمالاً با تکمیل آن، بتوان از آن برای روشن شدن وجهه سایر شخصیتهای این چنینی در ادبیات فارسی، که چهرهای ابهامآلود دارند، استفاده کرد.در این روش ابتدا اطلاعات مربوط به شخصیت شاه شجاع تفکیک شدهاند، سپس هر یک از گزارههای تفکیک شده در منابعِ مورد نظر پیگیری شدهاند، در خلال این پیگیری، به مقایسه کم و کیف ارائه یک گزاره در منابع مختلف و همچنین میزان استقبال از بازگویی آن گزاره از سوی تذکرهنویسان دورههای مختلف پرداخته شده است؛ توجه به این مسائل میتواند میزان و چرایی استقبال منابع به اطلاعات مختلف زندگی آن شخصیت، سیر و جهت بازپروری هر گزاره در منابع مختلف، میزان و چرایی تکرار یک گزاره در طول تاریخ تذکرهنویسی و... را تا حد زیادی روشن کند.نویسندگان معتقدند تبیین و تحلیل نتایج حاصل شده از این نوع بررسی، دستاوردهای قابل تأملی برای این تحقیق به ارمغان آورده است.https://hlit.sbu.ac.ir/article_98873_e2d684e1fb80be2ac249a8317087c359.pdf