برای درک و تحلیل درست ادبیّات فارسی باید به کهنترین آثار باقیمانده از آن بیشتر توجّه کرد. در باب «ترجمۀ تفسیر طبری» که از کهنترین کتابهای موجود فارسی است پژوهشهایی چند انجام دادهاند. امّا این کتاب سرشار از قصّه را از منظر قصّهپردازی کمتر نگریستهاند. نوشتار حاضر در پی چنین هدفی است. برای نیل به این مقصود نخست نشان دادهایم که این مجموعه که قصّههای فراوان در آن آمده است، برآمده از محیط فرهنگی و ادبی قرن چهارم و قابل مقایسه با دیگر آثار قصّهپرداز نزدیک به آن دوران - همچون شاهنامه- است. سپس کوشیدهایم تا شیوۀ قصّهپردازی آن کتاب را بهتر بشناسانیم. زیرا به نظر ما طرح کلان قصّهگویی این اثر اندیشیده و قاعدهمند است و میتوان آن قواعد را مطالعه و استخراج کرد. بر این اساس بیشتر قصّههای این کتاب حاکی از نزاع نیکان و بدانی است که از آفرینش آدم تا رستاخیز گسترده شده است. در این قصّهها بنمایهها و درونمایهها و شخصیّتهای مشابه پیدرپی ظهور میکنند. از دیگر طرحهای اندیشیدۀ این اثر، افتتاح کتاب و گشودن باب قصّهگویی با قصّة مناظرۀ محمّدص با مکّیان و جهودان است. این، قصّهای است که عناصر اصلی و بنیادین دیگر قصّهها و خلاصهای از هرآنچه در کتاب آمده، در آن گنجانده شده است.