2024-03-29T05:31:03Z
https://hlit.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14469
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
تأملی در تصویرهای دانشبنیاد شعر انوری (مطالعهی موردی: بررسی سه دانش نجوم، موسیقی و طب در 51 قصیدهی انوری)
شهرام
احمدی
مصطفی
میردار رضایی
شعر کلامی است مخیّل؛ یعنی آفرینش نگارههایی که برساختهی انگارههای شاعرانهاند، بوسیلهی واژگان بر گسترهی دو محور همنشینی و جانشینی زبان و دستبردن هنرور در سطح کلام و بیان پدیدار میشود. از قرن ششم، توأمان با تغییر در سیاق سخنسرایی و حضور اصطلاحات دانشهای گوناگون در صورخیال شعر، برخی شاعران، اساس تصویرآفرینی شعر خود را برعناصر علوم نهادند. انوری در زمرهی شاعرانی است که شالودهی تصویرهای شعرش را بر اصطلاحات دانشهای مختلف نهاده. این جستار که به شیوهی کتابخانهای نوشته شده، ضمن بررسی اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب در دیوان انوری میکوشد تا به این پرسشها پاسخ دهد: 1ـ بسامد اصطلاحات هر یک از دانشها به ترتیب کدام است؟ 2ـ میان اصطلاحات علمی و دیگر واژههای بیت در محور همنشینی و از لحاظ بلاغی چه ارتباطی وجود دارد؟ 3ـ انوری با چه شگردهایی، اصطلاحات مربوط به هریک از سه دانش مزبور را در تصویرهایش بازتابانده است؟ نتیجهی پژوهش نشان میدهد که بیشتر تصویرسازیهای انوری با بهرهگیری از عناصر علم هیئت بوده است و سپس اصطلاحات دانش موسیقی و در آخر اصطلاحات طبی. با تجزیهی تصویرهای دانشبنیانِ شعر انوری، ارتباط معناداری در محور همنشینی و شبکهی درهم تنیدهای از تلفیق واژهها و اصطلاحات سه دانش نجوم، موسیقی و طب با شگردهای بیانی و بدیعی مشاهده میشود.
تصویر
انوری
دانشگرایی
نجوم
طب
موسیقی
2018
02
20
5
34
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98889_3ad00283b62ecc2c9d94f82bc5414679.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
باز شناسی منبع 38رباعی منسوب به مولانا، در متون ادبی و تاریخی
ابراهیم
رحیمی زنگنه
لیلا
رحمتیان
مولانا جلاالدین محمد بلخی دارای آثار متعدد در نظم ونثر پارسی است که به صورت مجموعهای باارزش و حجیم باقی ماندهاست. یکی از این آثار، رباعیاتی است که در کلیات اشعار او تحت عنوان کلیات شمس به چاپ رسیده است. از آنجاییکه تنها تصحیح قابل اعتماد دیوان کبیرمولانا از بدیع الزمان فروزانفر مربوط به پنجاه سال پیش است و فراوانی و شیوۀ خاص مولانا درسرودن اشعار، امکان داخل شدن شعرهایی از دیگران که با نسبت به مولانا در این دیوان وارد شده، فراوان است استخراج این اشعار منسوب مورد توجه و نقد بررسی پژوهشگران بوده؛ دراین پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استخراج سی و هشت رباعی از مولانای بلخی از کلیات شمس به تصحیح فروزانفر و به مدد جستجو و باز شناسی بیش از 40 منبع ادبی و تاریخی ثابت کردیم که؛ برخی از این رباعیها از مولانا نیست و پیش از او به افرادی دیگر نسبت داده شده است ولی به نام او رقم خورده و باید این رباعیات را از رباعیاتی که سرودۀ مولوی است، جدا کرد. نگارندگان در این پژوهش توانسته اند، منبع بخشی از رباعیات منسوب به مولانا را پیش و پس از حیات او مشخص کنند
رباعی
رباعیات مولوی
صحت انتساب
باز نگری انتقادی
2018
02
20
35
48
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98887_71519147483ad9ed5e0f909da9f59b02.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
پیوند «تاریخ» با «ادبیّات» در متون تاریخی زبان و ادبیات فارسی
پریسا
صالحی
متون ادبی زبان فارسی از همان آغاز، رابطهای تنگاتنگ با تاریخ و مطالعات تاریخی داشته است. در شیوههای سنّتی و مدرن، پیوسته توجه به این رابطه مطرح بوده است. امّا از آنجا که بحث پیرامون ادبیّات و تاریخ، برای اوّلین بار در آرای غربیان و بر اساس اطلاعات فعلی ما از یونان باستان، نشأت گرفته است. یکی از قدیمیترین نوشتهها که در آن به رابطۀ ادبیات با تاریخ پرداخته شده، کتاب فنّ شعر ارسطو است. با توجه به آراء او که قرنها بر اندیشه و تفکر غربی حاکمیّت داشته است، از منظری محتواگرایانه، همواره تاریخ و ادبیات دو امر متفاوت تلّقی میشدند و بین آنها دوگانگی برقرار بوده است. در مقالۀ حاضر، با بررسی آرای ارسطو، به اصلیترین دلیلش، مبتنی بر تفکیک این دو مقوله پرداختیم. در این بررسی عیان میشود که چگونه رویکرد سنتی، تاریخ و ادبیّات را به مثابۀ دو بخش مستقل مطرح کردهاست. سپس اندیشههای متفکرین معاصرِ نقد ادبی را در ردّ تمایز تاریخ با ادبیّات، تبیین کردهایم. نتایج بررسی ما نشان میدهد، در رویکردهای مدرن، این رابطه در چارچوبی تعاملی و نظاممند قرار دارد. با این تبیین زمینهای مهیا میشود برای هدف اصلی این مقاله، که همانا تأکید بر ماهیّت بینارشتهای ادبیّات و تاریخ است. همچنین، در بخش پایانی این نوشتار در راستای نظریۀ پیوند ادبیات با تاریخ، حلقههای واسط و پیوندهای آن دو در متون تاریخیِ زبان ادبیّات فارسی، احصا و تبیین شده است.
تاریخ
ادبیّات
متون تاریخی- ادبی
نظریّه ادبی
گفتمان
روایت
2018
02
20
49
77
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98888_c3b34e24e820514bc25850f9d55b49da.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
بررسی هویت بهرام پنجم در شاهنامه و هفت پیکر با رویکردی تاریخی
یوسف
صفیان بلداجی
ادبیات وتاریخ هیچگاه از هم جدا نیستند این تحقیق می کوشد هویت بهرام پنجم را بامستندات تاریخی به طور کامل بررسی کند وبه شخصیت وی در ادبیات بپردازد که چگونه شاعران از جمله فردوسی و نظامی در شاهنامه وهفت پیکر، جنبه تاریخی این شخصیت را مورد توجه قرار داده ویاهرکدام برای بسط وجذابیت داستان، شخصیتی اسطوره ای وافسانه ای آفریده اند و همچنین دخل وتصرف های این دو داستان پرداز از نظر تاریخی ویا داستانی وهنری را مشخص نمایدوبه مقایسه این شخصیت در راستای تاریخ بپردازد وبه آنجا می انجامدکه فردوسی درشاهنامه با تاریخ همسو تراست و نظامی خلاقیت ادبی به جای می گذارد.واژه های کلیدی : بهرام گور، نقد، تاریخ، ادبیات، شاهنامه، هفت پیکر
تاریخ-ادبیات- شاهنامه
هفت پیکر
2018
02
20
79
97
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98890_a791d5fa8f594162d424f8773c213835.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
از ترجمه تا تألیف (مقایسة ساختاری محتوایی دو ترجمۀ کتاب عوارفالمعارف)
حبیب الله
عباسی
فنّ ترجمه در بنای فرهنگهای بشری تأثیری غیر قابل انکار داشته است، تا بدانجا که برخی ترجمه را عامل اصلی رنسانس اسلامی در سدة چهارم و رنسانس اروپایی در سدة شانزدهم میدانند. بدون تردید ترجمه در شکلگیری و رشد و بالش نثر عرفانی در زبان فارسی سخت مؤثر بوده است؛ بهویژه در تألیف و تدوین متون متمکّن نثر عرفانی که با ترجمة شرح التّعرف آغاز شد. چند متن متمکّن و سازمانی هستند که پیوسته مورد عنایت صوفیان بودهاند. همین اقبال بدانها موجب شده که دو نوع ترجمة کاملاً آزاد و فرآوریشده در حدّ تألیف از آنها انجام پذیرد. یکی از آنها رسالة قشیریه است و دیگری کتاب عوارفالمعارف سهروردی است که از همان زمان حیات نویسنده سخت مورد اقبال قرار گرفته و چندین ترجمه و تعلیقه بر آن نوشته شده است. در مقال حاضر به معرفی و مقایسة دو ترجمة مهم که یکی ترجمهای نسبتاً آزاد است، لیک اگر از برخی کاستیها و افزودههای آن چشم بپوشیم همچنان وفادار به اصل عربی بوده است و آن ترجمة اسماعیل بن عبدالمؤمن اصفهانی است و دیگر ترجمهای که قدما از آن در ذیل عوارفالمعارف به عنوان ترجمة آن یاد کردهاند، ولی مصحّح کتاب، آن را تألیفی مستقل میشمارد و آن مصباحالهدایة و مفتاح الکفایة است. پس از اشارت به اهمیّت فنّ ترجمه و انواع آن و معرفی اصل کتاب عوارفالمعارف و مؤلف آن، و معرفی مختصر دو ترجمة مورد بحث، به مقایسه و نتیجهگیری در این باره پرداختهایم.
ترجمه
تصوّف
مصباحالهدایه
عوارفالمعارف
نثر عرفانی
2018
02
20
99
112
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98891_c489d91b54ce4360cf427f5432f021ad.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
رمزگانِ رنگ و چرخش معنایی آن در ادبیّات معاصر (با نگاهی تطبیقی به شعر امروز ایران و عراق)
رضا
کیانی
علی
سلیمی
تحوّل بنیادین در کاربردِ معمولِ رنگها و چرخشِ معناییِ آنها بر گُسترهیِ شعر امروز، ظرفیّتهایِ زبانی موجود در تولید متن خلاّقانه را در نزد شاعران نشان میدهد. در این دگردیسی، برخی از شاعران معاصر ایران و عراق، به موجبِ تجاربِ شخصیِ همگون و نیز قرابتهایِ خاصّ فکری، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، با دستاندازیهایِ مشابه و تصرّفاتِ همسان در شیوههایِ هنجارین برخورد با رنگها، باورهای محتوم مخاطبان را پس میزنند و به هر مفهومی؛ حتّی مفاهیم ذهنی و انتزاعی -که فاقد جلوهی عینی هستند-، رنگ میبخشند؛ تا بدین وسیله، دریافتهای پیشداده را دگرگون نمایند و پیشفرضهای متعارف را با چالش مواجه سازنند. نکتهی حائز اهمیّت در این زمینه آن است، هرگونه تغییری که از جانبِ این شاعران در کاربردِ عادیِ رنگها ایجاد شده، هرگاهکه هدفمند بوده و با پشتوانهی معنایی خاصّی تحقّق پذیرفته، به تقویت زیبایی حوزهی تصویری شعر منجر گشته است؛ با این حال، چینش بیهدف واژگان در قالب ترکیبات نامفهومی که یک طرفِ آنها را رنگها تشکیل میدهد و جابهجایی ساده و بیدردسرِ یک رنگ به جای رنگ دیگر، نه تنها نوآوری تلقی نمیشود، بلکه به تضعیف زیبایی در شعر انجامیده است.در این پژوهش برآن هستیم تا با نگاهی تطبیقی به کارکردهای مجازی رنگها در سرودههای شاعران معاصر ایران و عراق، به این پرسش پاسخ دهیم که مهمترین دستمایههایی که در سرودههای شاعران این دو سرزمین، با ایجاد شبکهی تصویری جدید، رابطهی معمول میان نشانه و مصداق را به شکل مشترک درهم ریخته و در عرصهی معنایی زبان، تنش ایجاد نموده،کدامند؟یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مفاهیمی همچون «سعادت»، «خواب و رؤیا»، «خنده»، «شب و روز»، «سایه»، «عطر»، «نبض»، «اتّفاق یا حادثه» و ... از جمله واژگانی هستند که در ترکیبپذیری با گونههای مختلف رنگ، سازههای نوینی را در حوزهی معنایی زبان سرودههای شاعران معاصر ایران و عراق پدید آوردهاند.
ادبیّات تطبیقی
رنگ
هنجارشکنی
چرخش معنایی
شعر معاصر ایران و عراق
2018
02
20
113
142
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98883_b8faf15a74f730f3abd109ebf2736579.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
بررسی اسناد و زمینههای زبانی و گویشیِ فارسی نو در خوزستان، در نخستین سدههای هجری
سیدمهدی
دادرس
عباسعلی
وفایی
غلامرضا
مستعلی پارسا
اورنگ
ایزدی
خوزستان از جمله مناطق ایران است که هنوز گویش هایی از فارسی در آنجا تکلم می شود. اسناد باستانشناختی و تاریخی نشان می دهد که نفوذ فارسی به خوزستان از دوره ی باستان آغاز شده و در دوره ی میانه نیز ادامه یافته است. مرکزیت سیاسی شوش و جندیشاپور به ترتیب در سلسله های هخامنشی و ساسانی، مجاورت با فارس، نزدیکی به دربار ساسانیِ تیسفون، و وجود دانشگاه جندیشاپور، از عوامل گسترش فارسی به خوزستان، پیش از دوره ی اسلامی بوده اند.مورّخان، جغرافی دانان و نویسندگان سده های نخستین اسلامی، مانند جاحظ، اصطخری، مقدسی و دیگران، به تداول فارسی در خوزستانِ آن روزگار اشاره کرده، و برخی مانند جاحظ، دری اهواز را یکی از فصیحترین لهجات دری دانسته اند. این اسناد به علاوه ی متون فارسیِ یهودی و فارسیات برخی عربی نویسانِ خوزستانی تبار، مانند ابونواس اهوازی، سهل بن عبدالله تستری و ابوهلال عسکری، ثابت می کند که پیش از ظهور ادبیات دری در قرون سوم و چهارم هجری، فارسی نو در خوزستان، به عنوان زبان مادری، تکلم می شده است.
فارسی نوِ آغازین
خوزستان
اطلس تاریخی زبان فارسی
فارسیات
فارسیِ یهودی
2018
02
20
143
160
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98885_e73d28e06c79cce05ec87762d91fdc96.pdf
تاریخ ادبیات
2008-7349
2008-7349
1396
10
2
بررسی کارنامه ی هدایت پژوهی در ایران از 1330تا1381
ابراهیم
نوربخش
سعید
حسام پور
صادق هدایت یکی از تأثیر گذارترین نویسندگان معاصر است که در پیوند با آثار و شخصیت او کتاب ها و مقاله های گوناگونی پدید آمده است. این پژوهش بر آن است ابتدا با نگاهی کلی و با توجه به آثار پدید آمده، رویکردهای هدایت شناسی را تبیین کند و پس از آن، سیر هدایت پژوهی را از سال1330تا1381 به صورت دوره های دهساله تحلیل و بررسی نماید.یافته های پژوهش نشان میدهد در دهه ی سی که هدایت شناسان نخستین تجربه های خود را در زمینه ی پژوهش دربارهی هدایت کسب می کردند، بیشتر در زمینه هایی چون تحلیل ویژگیهای روحی و اخلاقی هدایت، تأثیر پذیری او از نویسندگان خارجی و شیفتگی هدایت به علوم خفیه مطالبی می نوشتند. در این دوره 51مقاله و 12کتاب درباره ی هدایت نوشته شد. در دهه ی چهل با رشدی دو برابری، 124مقاله و 6 کتاب درباره ی آثار هدایت و به ویژه داستان های او نوشته شد و جنبه های تازهتری از زندگی و آثار هدایت بررسی شد. در دهه ی پنجاه نیز 145مقاله و 8 کتاب درباره ی خودکشی هدایت و علل آن و موضوع های کلی دیگر تحریر گردید. از دهه ی شصت، تجربه ی نویسندگان در زمینه ی هدایت پژوهی رفته رفته افزوده گشت و نویسندگان با تکیه بر دانش خود در زمینه ی نقد ادبی به نقد و بررسی آثار هدایت پژوهانه همت ورزیدند. در این دوره نیز 160 مقاله و 4 کتاب درباره ی هدایت به چاپ رسید. به طور شگفت آوری در دهه ی هفتاد ملاحظه می گردد که دامنه ی موضوع ها و مبحث های هدایت شناسی افزایش می یابد و این پدیده شاید مربوط به افزایش دانش نویسندگان درباره ی ادبیات معاصر و همچنین ادبیات جهان باشد که موضوع مورد علاقه ی فراوان هدایت بود. در این دهه، 170 مقاله و 45 کتاب درباره ی هدایت نوشته می شود. به طور عمده می توان گفت که هدایت شناسی چه از لحاظ کمی و چه از نظر کیفی در این دوره پیشرفت محسوسی داشته است.
صادق هدایت
ادبیات معاصر
هدایت شناسی
تحلیل
نقد ادبی
2018
02
20
161
178
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98886_04d2dad703387227b94ce853a86b04d4.pdf