دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
از نمونههای پیوندهای تاریخی ادبیات ایران و اردن (مطالعه موردی؛ عَرار و خیام)
5
26
FA
حسین
ابویسانی
0000-0003-2416-5654
دانشگاه خوارزمی تهران
ho.abavisani@yahoo.com
هومن
ناظمیان
دانشگاه خوارزمی تهران
houmannazemyan@yahoo.com
صغرا
فلاحتی
دانشگاه خوارزمی تهران
azmoude@gmail.com
راضیه
مسکنی
دانشگاه خوارزمی تهران
baharraz_69@yahoo.com
10.48308/hlit.2017.98861
مصطفی وهبی التّل ملقب به «عَرار» (1949 – 1899م) از بزرگترین شعرای اردن است. او را پدر شعر معاصر اردن میدانند. عرار با مطالعه ترجمة منظومی که از رباعیات خیام به دستش رسید، مجذوب و شیفتة خیام و سرودههای او شد و اشعاری خیام گونه به رشتة نظم درآورد. به جرأت میتوان گفت فهم مضامین شعری عرار بدون در نظر گرفتن فلسفة خیام و درک رباعیات و اشعار وی امری بس دشوار است. این مقاله کوشیده است تا با نگاهی فنی به خمریات عرار، آنها را از حیث تصاویر خیال مورد واکاوی قرار دهد تا مشخص شود شاعر چه اندازه از نظر خلق تصاویر تازه به خود متّکی بوده است. تشبیه، استعاره، اغراق و تشخیص مهمترین ابزارهای ساخت تصاویر خیال هستند که در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که در موضوع مورد مطالعه هیچ نشانی از تأثیر پذیری عرار از تصاویر خیال خیام یافت نیست و آنچه خوانندگان شعر او را به اندیشه تأثیرپذیری او در این حیطه سوق داده، بازتاب برخی اندیشههای فلسفی خیام در اشعار اوست.
باده,تصویر,رباعیات خیام,عرار
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98861.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98861_4897de740bc3d6572b596517283cb272.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
بررسی مفهوم و منشأ «عقل» در اندیشه ناصرخسرو بر مبنای دیوان قصاید
27
48
FA
منصور
پیرانی
دانشگاه
piran.mansoor@yahoo.com
10.48308/hlit.2017.98858
اندیشه های دینی و کتب مقدس از سرچشمه های زلال، جوشان و از منابع فکری اصیلِ شاعران و نویسندگان به حساب میآید که زمینه خودشناسی و خداشناسی انسان را هم فراهم میکنند. خداوند انسان را آفرید، بسیاری از صفات و ویژگی های خود را هم به او تفویض کرد؛ از جمله او را به نیروی عقل مجهز نمود تا بتواند خیر وُ شر، وَ صلاح و فساد خود را تشخیص دهد تا همچون خالق خود بتواند در نهاد و طبیعت درون و بیرون خود تصرف کند. از این رو عقل در حیات، سعادت و سرنوشت آدمی نقشی انکار ناپذیر دارد. هیچ دانش بشری نیست که از پرتو آن بینیاز باشد. در ادب فارسی سه شاعر بیش از دیگران دغدغه خرد دارند: فردوسی، ناصر خسرو و خیام؛ البته هرکدام بنا به ساختار فکری و رویکرد خود، در مفهوم و تعبیری متفاوت. ناصر خسرو «عقل» را عطیة الاهی و وجه مشترک میان انسان و خدا، و در مفهوم مقیدِ آن به معنای اطاعت از حق و مایه رستگاری انسان می داند. واژه «خرد = عقل» کلیدواژه ذهن ناصرخسرو و از پرکاربردترین واژگان حوزه اندیشگی شاعر است، پژوهش حاضر به بررسی ریشه و منشأ این واژه، میزان بسامد آن در قصاید و به تبع آن به سرچشمه های فکری شاعر و دلیل اهمیت خرد در نزد ناصرخسرو می پردازد. با توجه به این که ناصر خود حافظ و مفسر قرآن بر مبنای دیدگاههای اسماعیلیان بوده، تأثیر پذیری وی از کتاب وحی، و بکارگیری این واژه در همان مفهوم قرانی را مفروض دانسته، با معیار بسامدی و آوردن شواهدی از دیوان به مقایسه ضمنی کلام شاعر با آیات قرآن پرداخته شده است.
«شناخت» «عقل» «دیوان» «اشعار» «سعادت» «ناصرخسرو»
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98858.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98858_f1ded90891e22fdbf7525694e2329411.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
بررسی و تحلیل روایتگری ایدئولوژیک در تاریخ نگاری شاهنامه بر مبنای نامۀ رستم هرمزد در پایان شاهنامه
49
70
FA
محمدحسن
جمشیدی
دانشگاه تربیت مدرس
m.hassan.jamshidi@gmail.com
ناصر
نیکوبخت
دانشگاه تربیت مدرس
n_nikoubakht@modares.ac.ir
سعید
بزرگ بیگدلی
دانشگاه تربیت مدرس
bozorghs@modares.ac.ir
غلامحسین
غلامحسین زاده
دانشگاه تربیت مدرس
gholamho@modares.ac.ir
10.48308/hlit.2017.98860
از مسائل مهمِ مورد بررسی تاریخنگاری، شناخت محرّک تاریخنگار به سمت تاریخنگاری و هدف او از نوشتن تاریخ است. هدف مورّخ از نگاشتن تاریخ، بر ساختار تاریخ او تأثیر میگذارد و در آن نمود پیدا میکند. روایت مورّخ از حوادث تاریخی، روایت معناداری است که باعث شکل گرفتن نتیجهای ویژه در ذهن خواننده میشود. هدف او از تاریخنویسی ترویج یا تأیید یک ایدئولوژی از خلال روایات تاریخی است. تاریخنگاری ابزار و رسانۀ مستندسازی ایدئولوژی است. اینگونه، مورّخ یک روایت تأییدگر را از رخدادها سامان میدهد. در این پژوهش، میتوان شاهنامه را همچون تدوینگران، شاعر خوانندگان روزگار تألیف، متنی تاریخی دید و با کمک دانش روایتشناسی، روایتگری ایدئولوژیک را در آن ردیابی کرد و از روایت، به ایدئولوژی بعضاً پنهانِ سازندۀ آن پیبرد. بخش محوری این بررسی، «پادشاهی یزدگرد» در انتهای شاهنامه با چهارچوب نظری بوطیقای زمان روایی ژرار ژنت است.
شاهنامه,تاریخ نگاری,روایت شناسی,ایدئولوژی,پادشاهی یزدگرد
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98860.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98860_0c59d460f06e9380b51398c6bc1f12ef.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
زیست و کنش صوفیانهی میراحمد کشّی در آینهی نسخهی خطی «تحفه الرسول و فرید المکتوبات»
71
90
FA
یلدا
آزرمی
استاد موسسه آموزش عالی ارم شیراز
yaldamolavi@hotmail.com
نجف
جوکار
استاد تمام دانشگاه شیراز
n.jowkar@yahoo.com
10.48308/hlit.2017.98863
چکیده تحفة الرسول و فرید المکتوبات نوشتهی میر احمد کشّی از صوفیه و مشایخ نقشبندیهی ماوراء النهر در آغاز سدهی سیزدهم قمری؛ نام کتابی است در تصوّف خواجگان که در آن نویسنده به پیروی از سنت شریعت، طریقت و حقیقت، از علم فقه و ملزومات شرعی جهت تربیت سالکان نقشبندی در فصول اولیه آغاز کرده و در فصول میانی و پایانی کتاب به عرفان و تصوف گراییده است. در این کتاب صبغههای دگماتیک الهیات عرفانی برجسته است ، فقاهت بر آداب تصوف سایه گسترده و بخش های عرفانی کتاب به گونه ای تقلیدی، تکرار آموزه های عالیِ عارفان پیشین است، و ازاین رو میتوان آن را تصویری کامل از تصوف دورهی انحطاط به شمار آورد. اهمیت و ضرورت تحقیق در تصوف کهنه گرای نقشبندی ماوراءالنهر در قرن دوازده و سیزده موجب شده است تا در این مقاله با استفاده از منابع اسنادی به ویژه ارجاعات درون متنی به معرفی توصیفی تحلیلی نسخهی خطی «تحفه الرسول و فرید المکتوبات» پرداخته شود.این کتاب از نظر پی جویی شاخهای کوچک و گمشده در تاریخ تصوف نقشبندیه منبعی بسیار مهم و شایان توجه است.نسخهی منحصر به فرد این کتاب در کتابخانهی الملک عبدالعزیز مدینهی منوره در مجموعهی عارف حکمت به شمارهی 1672 نگهداری میشود و سال استنساخ آن 1250هجری قمری ذکر شده است.
تحفه الرسول و فرید المکتوبات,تصوف نقشبندی-ماوراء النهر-میر احمد کشی
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98863.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98863_bee05b9962e62a69c67be0a227821876.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
جستجوی کهن ترین منابع تاریخی دو تلمیح ادب فارسی: «خم عیسی» و «رشتة مریم»
91
104
FA
سید محمد
دشتی
دانشگاه سلمان فارسی کازرون
seyyedmohammaddashti@gmail.com
فاطمه
نوفلی
دانشگاه شیراز
negarnoofeli@yahoo.com
10.48308/hlit.2017.98865
تلمیح یکی از صنایع بدیعی است که در ادبیات کارکرد فراوان و اهمیت خاص دارد و استفاده از آن، نشانة وسعت اطلاعات و غنای فرهنگی گوینده یا نویسنده است. در تحقیقات مربوط به تلمیح، یافتن کهن ترین منبع برای تلمیحات معمول است و راه را بر مطالعات بعدی هموار میکند. یافتن کهن ترین منبع دو تلمیح مشهور ادب فارسی: «خم عیسی» و «رشتة مریم» موضوع این مقاله است. در این نوشتار، پس از به دست دادن تعریف مختصری از تلمیح به سابقة پژوهش در این زمینه پرداخته و با توجه به منابع رایج و دانسته های کنونی، تازگی و بایستگی این پژوهش را نشان دادهایم. سپس با آوردن نمونههایی از کاربرد این دو تلمیح در دیوانهای شعر فارسی، منابعی را که تاکنون بدانها ارجاع میشده معرّفی کردهایم و اشکالی را که اتکا به این منابع در تفسیر بیتی از مثنوی پیش آورده باز نمودهایم. آنگاه به معرفی اناجیل اپوکریفائی پرداختهایم که منابع نویافته از شمار این اناجیل هستند و سرانجام سه منبع بسیار کهن را که هر یک چند قرن از منابع کنونی قدیم ترند همراه با روایتهای مربوط تقدیم حضور صاحبنظران داشتهایم.
تلمیح,عیسی,خم عیسی,رشتۀ مریم,اناجیل,اناجیل اپوکریفا
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98865.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98865_8231b5c33d54d19c2d679987c81d2895.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
تأمّلی در منظومههای «افسانه» نیما و «حیدربابایه سلام» شهریار از منظر رمانتیسم
105
129
FA
شیرزاد
طایفی
0000-0002-2773-3074
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی تهران
sh_tayefi@yahoo.com
مهدی
رمضانی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
mehdi.ramazani85@gmail.com
سمیه
قربانپور
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
somaye.ghorbanpoor59@gmail.com
10.48308/hlit.2017.98852
ادبیات ملل مختلف در عین دارا بودن ویژگیهای منحصر به فرد، از جهاتی وجوه اشتراک عمدهای با هم دارند؛ چرا که در حوزههای گوناگون در تعامل با هم بوده و بر هم اثر گذاشته و از هم تأثیر پذیرفتهاند. از جمله موضوعاتی که محور مطالعات متعدّدی قرار گرفته، مکتبهای ادبی برخاسته از غرب و تأثیر آن بر ادبیات سرزمینهای دور و نزدیک، از جمله ادبیات معاصر ایران است؛ چنانکه شاعران و نویسندگان زیادی را تحت تأثیر قرار داده است. به طور مشخّص، نیما و به تبعیت از او شهریار، به دلیل آشنایی با زبان فرانسه و مطالعاتی در آثار ادبی غربی، از مکاتب مختلف ادبی اروپا، بهخصوص رمانتیسم تأثیر پذیرفته و آثار ماندگاری، از جمله «افسانه» و «حیدربابایه سلام» را به یادگار گذاشتهاند. در پژوهش پیشرو کوشیدهایم با تکیه بر مطالعات اسنادی و با بهرهگیری از شیوۀ تحلیل محتوایی مبتنی بر استقرا به روش تطبیقی و بازخوانی دو شاهکار مذکور که به نوعی نمایندۀ دو حوزۀ جغرافیای سیاسی و فرهنگی متفاوت هستند، به زمینههای بروز و حضور مؤلّفههای مکتب رمانتیسم در این دو اثر بپردازیم. برآیند پژوهش نشان میدهد، هر چند فضای کلی حاکم بر هر دو اثر، رمانتیک است، اما این اصل در حیدربابایه سلام شهریار که متأثر از افسانه نیما است، جلوه و نمود بارزتر و محسوس تری دارد.
نیما,شهریار,افسانه,حیدربابایه سلام,مکتب رمانتیسم
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98852.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98852_df3ea5d79346717fcffc54d6a4e74afe.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
بررسی و تحلیل سبک فکری و محتوایی سه آیین شاهنامۀ فردوسی با ایلیاد و ادیسۀ هومر
131
160
FA
سکینه
غلامپور دهکی
https://orcid.org/00
دانشگاه ازاد اسلامی
ghsekineh@yahoo.com
نرگس
محمدی بدر
هیئت علمی دانشگاه پیام نور تهران
badr@pnu.ac.ir
10.48308/hlit.2017.98854
ایلیاد و ادیسة هومر، همانند شاهنامة فردوسی، تجلیگاه فرهنگ و سنّتهای اجتماعی و جهاناندیشگی مردمان سرزمینی است که این آثار را در آنجا پدید آوردهاند؛ بنابراین، با واکاوی مختصات فکری آیینهایی که در این آثار بازتاب یافتهاند، میتوان روحیات، افکار و عقاید مردم دو سرزمین باستانی ایران و یونان را باز شناخت. در این پژوهش کوشش شده است ضمن بررسی آیینهای باستانی ایران و یونان از جمله: آیین سوگند و پیمان، مهماننوازی و پیشکش دادن و آیین موسیقی، فرهنگ باستانی این دو تمدن دیرینه از منظر مؤلّفههای انسانشناسی، جامعهشناسی، دینشناسی، روانشناسی، واکاوی شود و جنبههای اشتراک و افتراق آنان مورد بحث و مدّاقه قرار گیرد. نتیجة بررسی نشان میدهد که میان تمدنهای بزرگ تاریخ باستان، که نژاد و منشأ تاریخی یکسانی دارند، تشابهات و افتراقات نه چندان عمیقی در آثار به جای مانده از آنها دیده میشود. تشابهات بیشتر از لحاظ ساختار و شیوة آداب و رسومی که در لایههای ظاهری آیین انجام میدادند، دیده میشود و علل افتراق آیین را میتوان به فاصلة زمانی میـان آثار و نویـسندگانشان و بُعدِ مکانی نسبت داد، که این امر بر درونمایههای فکری و معنوی آیینها تأثیر بسزایی دارد.
سبکشناسی,شاهنامه,ایلیاد,ادیسه,آیین
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98854.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98854_55184132bcaf88d4f347034a6b42247e.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
10
1
2017
05
22
چند نکتۀ تازه دربارۀ عبداللطیف طسوجی
161
183
FA
مجید
منصوری
0000-0003-1025-7013
دانشگاه بوعلی سینا همدان
majid.mansuri@gmail.com
10.48308/hlit.2017.98856
با اینکه از مرگِ عبداللطیف طسوجی (حدود 1300 ق.)، مترجم پرآوازه و چیرهدستِ هزار و یک شب، مدت زیادی نگذشته، دربارۀ وقایع زندگی و سایر نوشتههای احتمالی وی اطلاعات اندکی در دست است. در این جستار ضمنِ بررسی برخی گزارشها دربارۀ عبداللطیف طسوجی، نخست صحت انتساب کتاب برهان جامع به وی مورد بررسی قرار گرفته است و در ادامه ترجمۀ کشفالغمه که یکی از دیگر آثار ناشناختۀ طسوجی است و در جایی به آن اشاره نشده، نمایانده شده است. افزون بر اینها نامهای به خط عبداللطیف طسوجی که برای ناصرالدینشاه قاجار از نجف فرستاده و یک سند معتبر دربارۀ زندگانی اوست، آورده شده است. در مقدمههای چاپهای گونهگونِ کتاب هزار و یک شب، بخش و بهرۀ اندکی به مترجم شهیر و چیرهدستِ این کتاب، یعنی عبداللطف طسوجی اختصاص یافته است؛ به گونهای که مثلاً در مقدمۀ هزار و یک شب چاپ علیاصغر حکمت، افزون بر سخنان طسوجی در مقدمۀ هزار و یک شب که دربارۀ علت ترجمۀ کتاب است، مطلب دیگری دربارۀ زندگی او وجود ندارد
برهان جامع,ترجمۀ کشف الغمه,ترجمۀ کلیله و دمنه,ظلالسلطان,ناصرالدینشاه
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98856.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98856_79f646afd9f320e3cd97acef7fbc9167.pdf