دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
روایت واقعگرا در آثار داستانی ابراهیم گلستان
FA
حسن
اکبری بیرق
دانشگاه سمنان
akbaribeiragh@gmail.com
مکتب ادبی واقع گرایی (رئالیسم) در طول پیدایش، شکل گیری و تحوّل خود، به جایگاه واقعیّت در آثار ادبی پرداخته است. برخی از ویژگیهای این مکتب ادبی ناظر بر محتوای آثار داستانی و بعضی دیگر از این ویژگیها مانند پرداختن به جزئیّات و پیوند میان صحنه آرایی و شخصیّت پردازی ناظر بر ساختار و تکنیکهای داستان پردازی است؛ هر داستان پرداز، با انتخاب نوع عناصر روایی خاص در پیشبرد روایت خویش، از الگویی خاص در ایجاد سبک روایی داستان خویش سود می جوید و به این ترتیب همة عناصر روایی را در کنار هم و بر روی زنجیره ای از حوادث به خدمت داستان در می آورد. با پیوند میان واقعگرایی و تکنیکهای روایی خاص در داستان سبکی از روایت شکل گرفت که «روایت واقعگرا» نامیده شد. این سبک روایی، پس از ورود مکتب رئالیسم در ایران، از سوی داستان پردازان ایرانی نیز مورد استقبال قرار گرفت. ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز نامدار، از جمله کسانی است که با تأثیرپذیری از ادبیّات داستانی آمریکا، بویژه آثار ویلیام فاکنر توانسته است با هنرمندی و مهارت در پردازش ساختار به چنین سبکی در آثار داستانی خود دست یابد. در این مقاله پس از مقدماتی درباب پیدایش علم روایت شناسی، ذکر تعاریفی از ساختار روایی داستان، پیدایش و تحوّل رئالیسم در غرب و ایران، پیوند این دو مقولة ساختاری و محتوایی را با بررسی ویژگیهای سبک «روایت واقعگرا» تبیین خواهیم کرد و نمود این گونة روایی را در تحلیل برخی از آثار داستانی ابراهیم گلستان با ذکر نمونه و شاهد نشان خواهیم داد.
علم روایت شناسی,مکتب ادبی واقعگرایی,روایت واقعگرا,ابراهیم گلستان
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98595.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98595_8f13510be78a997b031212506b662fe2.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
کلاغ در ادب فارسی
FA
اسماعیل
تاجبخش
دانشگاه علامه طباطبایی
e890tajbakhsh@gmail.com
آسیه
فرجی قرقانی
دانشگاه علامه طباطبایی
test@sbu.ac.ir
در این مقاله نخست واژه «کلاغ» از نظر ریشه شناسی بررسی شده و سپس انواع آن به اجمال معرّفی گردیده است؛ و آن گاه صفات ظاهری و باطنی این پرنده یاد شده و نمونه هایی برای هر یک ذکر شده است. در این جستار به بازتاب واژه «کلاغ» و ویژگیهای او در متون عرفانی و دینی و امثال و حکم اشارت هایی رفته است و در یک نتیجه گیری کلی جایگاه «کلاغ» در ادب فارسی مشخص شده است.
کلاغ,زاغ,فابل,غراب,ادب فارسی
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98593.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98593_daeb2fa1e72aaba9bd4486950e7c0c70.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
عشق متعالی در شعر معاصر فارسی
FA
منوچهر
جوکار
دانشگاه شهید چمران اهواز
mnjoukar@yahoo.com
فاطمه
شهبازی
دانشگاه شهید چمران اهواز
test@sbu.ac.ir
عشق یکی از موضوعات اصلی شعر فارسی و عالیترین و مهمترین بنیاد عرفان است و هر چند شکل پرداختن به عشق در دوره های مختلف شعر فارسی، بنا به شرایط خاصّ اجتماعی متفاوت بوده است، امّا هیچ گاه پرداختن به آن در شعر فارسی فراموش نشده است. شعر معاصر نیز از حضور عشق خالی نیست، شاعر امروز از زوایای گوناگون و با گرایشهای متفاوت به ترسیم عشق می پردازد؛ کوشش ما در این مقاله بر آن است تا مفهوم تازه ای را که شاعر معاصر به عشق داده است و می توان از آن به «عشق متعالی» و عشق افلاطونی تعبیر کرد، در شعر برخی از شاعران نشان دهیم. گرایشی که در واقع، برخلاف جریان اصلی شعر معاصر به نظر می رسد و به همین علّت از دید منتقدان دور مانده یا کم اهمیّت جلوه کرده است.
عشق,شعر معاصر,تعالی,عرفان,انسان
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98591.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98591_fa38c5e4efc45a58191194713fd0ebad.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
تاریخ تطوّر موازنه در ادب فارسی
FA
سیّد علیمحمّد
سجّادی
دانشگاه شهید بهشتی
a.sajadi@sbu.ac.ir
احمد
عزّتیپرور
دانشگاه شهید بهشتی
test@sbu.ac.ir
برقراری موازنه بین عالم کبیر (جهان) و عالم صغیر (انسان) یکی از درونمایههای مشترک اسطوره، دین، حکمت و عرفان در ایران پیش و پس از اسلام به شمار میآید. طبق این موازنه، جهان و انسان، سرشتی یگانه و مشابه دارند و عناصر سازندة وجود آنها از یک منشأ پدید آمده است و همانند دو آینه، همدیگر را بازمیتابانند. با این حال، این هر دو جهان به خدا نیز شباهت دارند. به همین جهت، با شناخت آن دو میتوان به معرفت الهی دست یافت. انعکاس این نظریّه در ادب فارسی، چنان گستردگی و غنایی دارد که باز نمودن تطوّر آن، خالی از فایده نیست. در این مقاله، سیر اجمالی و تطّور و دگرگونی های این نظریّه با نقل شواهد از متون مختلف فارسی باز نموده می شود. مجال محدود مقاله، مانع از تحلیل و تعبیر نتایج این آموزه در پهنه های فرهنگی، دینی، عرفانی و حِکمی شد؛ ولی در مجموع، نشان می دهد که آدمی در منظومة هستی چه جایگاه والا و ارج و شکوه بی همتایی دارد.
عالم کبیر,عالم صغیر,جهان,انسان,موازنه
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98589.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98589_2cb381c5a1e31c708713b046f2ad6d72.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
نگاهی به مؤلّفههای شعر دهة هفتاد در تاریخ ادبیات معاصر
FA
احسان
شفیقی
دانشگاه محقق اردبیلی
test@sbu.ac.ir
بیژن
ظهیریناو
دانشگاه محقق اردبیلی
zahirinav@yahoo.com
شعر آزاد دهة هفتاد و به تعبیری شعر نو فارسی از سال 1370 تا 1380 اگرچه ادامة شعر دهة قبل از خود میباشد، ویژگیهایی دارد که آنرا از شعر دورههای دیگر متمایز و مشخّص میکند. نتیجة مطالعات و بررسی اشعار چهرههای شاخص این دوره نشان میدهد، در این دوره، پارهای از اندیشههای غالب از جمله زمینههای گفتار حماسی و مؤلّفههای شعر ایّام جنگ متروک و به جای آن افکار یأسآلود و نومیدانه و معناستیزی و معناگریزی و جزئی نگری و اعراض از روایتهای کلان و آرمانهای بزرگ مورد توجّه قرار گرفته است. از مهمترین وجوه غالب شعر این دوره، شکل گرفتن جریانهای شعر و مکاتب نوپای ادبی است. از جمله شعر گفتار، شعر حرکت، کانکریت که بعضاً تقلید و ترجمه از پاره ای از اشعار اروپایی است.
شعر دهة هفتاد,جزئینگری,معنی گریزی,شعر حرکت,گفتار روایت کلان
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98587.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98587_19af21843298f8a4023fd1148d87433c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
روانشناسی ابهام در شعر خاقانی
FA
قهرمان
شیری
دانشگاه بوعلی سینا
ghahreman_shiri@yahoo.com
دیوان خاقانی یکی از پر ابهامترین کتابهای شعر در ادبیّات ایران است. دلایل ابهام در شعر خاقانی اگر با متون همزمان آن مثل کلیله و دمنه مقایسه شود، البتّه ماهیّتی بسیار متفاوتتر پیدا خواهد کرد. علل ابهام در کلیله و دمنه اغلب به عاملهای خارج از درون نویسنده مثل سیاست، فرهنگ و ماهیّت موضوع مربوط است. در حالی که عامل دشواری در شعر خاقانی بیش از هر چیزی متأثّر از متغیّرهای درونی است. احساس حقارت از پارهای تعلّقات خانوادگی، روح بی تاب و تعالی طلب او را در مسیر فراگیری علوم مختلف و شکوفایی استعدادهای ادبی قرار میدهد. دستیابی به درخشش علمی و ادبی در میان ارباب علم و فضل و در شهر کوچکی چون شروان، به شهرتی زودهنگام برای شاعر منجر میشود و جوازی برای تقرّب به دربار و دولت برای او فراهم میآورد. ارتباط با صاحبان بی استعداد قدرت و ثروت و حتّی مدّعیان علم و ادب او را به رجوع مداوم و جدال آمیز درونی و کشف نبوغ ادبی در خود وامیدارد و گرفتاریهای اسارت گونه در زادگاه نیز روح مأیوس و بلند پرواز او را به سیاحتهای شبانه در افلاک بیکران و تسکین دهندههای روانی در میان زمینیان سوق میدهد. درآمیختگی با سیاستمداران نیز کلام او را با احتیاط و محافظهکاری و کلّی گویی همراه میکند.
خاقانی,قصاید,عقدة حقارت,درونگرایی,نبوغ,ایده ئالیسم,شراب,روانشناسی,فصاحت
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98585.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98585_34cf21ac6621b214d7466cb470da012d.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
بررسی زندگی کسایی مروزی براساس خوانشی جدید از قصیدة لامیّه
FA
سیّدمهدی
طباطبایی
دانشگاه شهید بهشتی
m_tabatabei@sbu.ac.ir
تحقیق دربارة شاعری که از زندگی او اطّلاع درستی در دست نیست، کار آسانی بهنظر نمیرسد بهویژه آنکه در میان اندکشمار پژوهشهایی که انجام گرفته، تفاوت و گاه تناقضهایی در آراءِ پژوهشگران یافت میشود که دامنة زندگی او را از سامانیان تا غزنویان و تمایلات دینی او را از مدح خلفای عبّاسی تا ائمّة معصومین گسترانیدهاند. ظاهراً پژوهشگرانی چون براون، اته، ریپکا، میرزایف، نفیسی، اقبال آشتیانی، صفا، ریاحی، درخشان و دیگران که دربارة کسایی به تحقیق پرداختهاند، همگی تحت تأثیر عوفی در لبابالالباب و خوانش نادرست بیت اوّل قصیدة لامیّه بوده و همزمانی او و رودکی را نپذیرفتهاند امّا اگر زندگی کسایی را با تلقّی جدید از این بیت تفسیر کنیم، بسیاری از تضادهای زندگی او رنگ میبازد. همزمانی رودکی و کسایی، مدح عتبی توسّط کسایی، سرودهشدن قصیدة منقبت بعد از پنجاهسالگی شاعر، عدم ملاقات کسایی و محمود غزنوی، رنگباختن مراسلة شعری ناصرخسرو و کسایی، و شاید انتساب قصیدهای به کسایی که به اقتفای قصیدة معروف رودکی سروده شده؛ از جمله دستاوردهایی است که این قرائت از شعر کسایی بهدست میدهد. جایگاه کسایی مروزی و پیشگامی او در ادبیّات پارسی و ابهامات و تناقضاتی که در زندگی او دیده میشود، اهمیّت و ضرورت این تحقیـق را مشخص میکند که نویسنده در پی آن است تا با برجسته کردن ابهاماتی دربارة زندگی و شعر کسایی و با استناد به برخی شخصیّتهای تاریخی و اشعار او و معاصرانش، نتایج تازهای در این باره بهدست دهد.
کسایی,قصیدة لامیّه,سامانیان,غزنویان,رودکی
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98583.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98583_13097a72dc6b8ef576d325552592bbe4.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
واژة طنز چگونه و از چه زمانی اصطلاح شد؟
FA
ابوالقاسم
قوام
دانشگاه فردوسی مشهد
test@sbu.ac.ir
نیما
تجبُّر
دانشگاه فردوسی مشهد
tajabbor@gmail.com
با این که واژة طنز در گذشتة زبان فارسی حضور داشته امّا دیرزمانی نیست که به اصطلاحی ادبی تبدیل شده و سپس در زبان عام مورد استفادة گسترده قرار گرفته است. با این همه، چگونگی حضور و زمان تقریبی ورود این واژه به حوزة اصطلاحات ادبی نکته ای است که در اکثر تحقیقات مغفول مانده است؛ برای حلِّ این مسأله، ما در ابتدا معنای قاموسی طنز را بررسی کرده ایم تا نشان دهیم که این واژه، نیازمند تعریفی دوباره بر اساس معنای امروزی و اصطلاحی آن است و سپس به بحث اصلی این مقاله، یعنی جستجوی زمان و چگونگی حضور واژة طنز پرداخته ایم. نتیجة این تحقیق روشن می کند که واژة طنز در مواجهه با اصطلاحات ادبی فرنگی طرح و اختیار شده و پیشینة آن به صورت جدّی، نهایتاً به چهاردهة گذشته باز می گردد.
واژة طنز,تاریخچه,هزل,فکاهه
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98581.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98581_f79ad61b02208d48e17f129f519f1cf6.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
تاریخ ادبیات
2008-7349
2588-6878
2
3
2009
10
23
جایگاه یمن در ادب پارسی
FA
منصور
میرزانیا
دانشگاه شهرکرد
test@sbu.ac.ir
داستانهای پر رمز و راز شاهنامه نشان میدهند که از دیرباز سرزمین یمن در پیوند سیاسی و اقتصادی با امپراتوری بزرگ ایران بوده است. اگرچه در بخشی «هاماوران» و در بخشهای دیگر «یمن» نامیده شده است؛ امّا سرزمین واحدی مراد است که از شرق دجله تا کنارههای عربستان و عمّان و یمن و گاه شام امتداد دارد. ضحّاک را برخاسته از یمن و دیوی سیاهچشم به نام زنگیاب، پدربزرگ او دانستهاند که سالها بر ایرانشهر ستم میرانده است. فریدون دختران شاه یمن را به همسری پسران خویش برگزیده بود و فرمانروایان یمن همواره در کنار فریدون و کیخسرو در کارزار با دشمنان بودهاند. کتیبۀ نقش رستم در فارس، عمّان و یمن را جزئی از یک اسپهبد (ایالت) ایران میشمارد که در عصر ساسانی پایگاه ایرانیان در رقابت با دولت بیزانس و حفظ سیادت دریایی آنان بوده است. مردم به تنگ آمده از سلطۀ سیاهان حبشه دست یاری به سوی خسرو انوشیروان دراز میکنند و اسواران ساسانی با کشتیهای اقیانوسپیما، خویش را به ساحل یمن میرسانند، سرداران ایرانی حاکم یمن میشوند و فرزندانشان نسلی ممتاز در آنجا به حساب میآیند و نظامهای تازهای در امور کشوری و لشکری به وجود میآورند و زبان و فرهنگ ایرانی آنجا را فرا میگیرند و با طلوع خورشید اسلام، فرزندان ایران، نخستین مسلمانان یمن میشوند و آتش فتنة پیامبری دروغین را فرومینشانند. نخستین مسجد را در باغ خانه حاکم ایرانی بنا میکنند و رفتهرفته جزئی از مردم آنجا میشوند.
هاماوران,ساسانیان,حبشه,خسرو انوشیروان,وهرز,باذان,ابناء,سیفذییزن
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98579.html
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98579_15677ea3e72af3da861b190c4cc73932.pdf