ORIGINAL_ARTICLE
سنجش ساختاری اشعار کلاسیک قبل و بعد از سال 1357
شعر فارسی، بی گمان گذشتهای درخشان و غرور انگیز دارد. اگر ادبیّات ایران در تاریخ گذشتۀ خود، تنها سخن سرایانی همچون فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ را در دامن خود پرورده بود، به شایستگی قابلیّت ارج گذاری داشت. امّا این در حالی است که افتخارات شعر گذشتۀ ایران، تنها به همین قلّههای بلند محدود نمیشود. فریاد بلند نیما، آنقدر مؤثّر بود که پردههای گوش برخی از همان شاعران سنّت گرا را لرزاند و اندکی از جزمیّتهای آنها را در هم شکست. بنابراین شاعرانی همچون: پرویز ناتل خانلری، محمّد حسین شهریار، مهرداد اوستا، حسین منزوی و ... با تأثیر پذیری از جریانهای نوگرای شعر معاصر، هر کس به اندازهای در قالبهای شعر فارسی نوآوری کردند و فضاهای تازهای تجربه شد. ازین رو در این مقال، به تطبیق و بررسی شعر سنّتی پس از انقلاب اسلامی با شعر کلاسیک، از حیث ساختار پرداخته شده است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98718_d92030e48172eab1c96f9490e83c006f.pdf
2011-10-23
شعر انقلاب
نوگرایی
هنجارگریزی
ساختار
واژگان
محمّد حسن
حائری
haerimh@yahoo.com
1
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه علاّمه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
مهدی رضا
کمالی بانیانی
mehdirezakamali@yahoo.com
2
دانشجوی دورة دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کارکردهای لفظی و معنوی شعر در حکایت های هزار و یک شب
هزارویک شب با نثری آمیخته به نظم، اثری روایی در حوزۀ ادبیّات داستانی است. با وجود آن که بار عمدۀ روایت گری در این اثر برعهدۀ نثر است، تلفیق نظم و نثر در ساختار روایی این اثر، به نقش و جایگاه شعر در حکایت های این مجموعه اهمیّتی ویژه میبخشد. تأمّل در کارکردهای لفظی و معنوی شعر در روایت منثور هزارویک شب، راهگشای فهم ساختار کلّی روایت و شیوه های روایت گری در این اثر و آثار مشابه آن است. برخلاف تصوّر عموم که شعر را - همانند مضمون سرگرم کنندۀ حکایات هزارویک شب- اسباب تفنّن و فراغت خاطر میپندارند و به سبب نقش عمده اش در توصیف، آن را قابل حذف می دانند؛ در حکایت های این مجموعه، شعر نه تنها از عهدۀ توصیف بر می آید و با تزیین عبارت و لفظ، روایت را دلپذیر می سازد، بلکه در پیوندی منسجم با نثر خطّ سیر روایی حکایت را تحرّک می-بخشد و با استفاده از شگردهایی مانند: فضاسازی، گره گشایی و ایجاد تغییر در روند ماجرا، حوادث داستانی را به پیش می برد. نگارندگان در این مقاله، در پی بررسی کارکردهای لفظی و معنوی شعر در هزارویک شب، با دقّت در کیفیّت ارتباط شعر و نثر در روایت و نقش شعر در شکل گیری حکایت های این مجموعه، به بررسی کاربرد و جایگاه شعر در سیر روایی حکایات پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان میدهد که شعر در 41 درصد از حکایت های هزار و یک شب، نقشی فعّال دارد و حوادث داستانی را به پیش می برد و در 59 درصد از حکایت ها، در خطّ سیر روایی داستان نقشی ندارد و صرفاً جهت آرایش و زینت کلام به کار رفته است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98716_0ce22006db61e7a33b30a616b87cc2d5.pdf
2011-10-23
شیوه های تلفیق نظم و نثر
کارکردهای شعر در نثر
هزار و یک شب
جواد
دهقانیان
mirjavad2003@yahoo.com
1
دانشگاه هرمزگان
LEAD_AUTHOR
نجمه
درّی
drdorri3415@yahoo.com
2
دانشگاه هرمزگان
AUTHOR
صدیقه
جمالی
s.jamali24@yahoo.com
3
دانشگاه هرمزگان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توصیف طبیعت در دیوان منوچهری و صنوبری
فنّ وصف، یکی از مهمترین اغراض شعری است که به عنصر خیال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبیعت باشد، ترسیم تابلویی از زیباییهاست .منوچهری دامغانی (متوفّی 432 هـ .ق) و صنوبری(متوفّی 334هـ. ق) بیشک ازبزرگترین شاعران طبیعت گرا در ادب پارسی و تازی هستند. اهمیّت وصف طبیعت در دیوان صنوبری اندازه ایست که برخی از منتقدان او رانخستین شاعر طبیعت در ادبیّات عرب دانسته اند. منوچهری نیز همین جایگاه را در ادبیات فارسی دارد. این مقاله (بررسی تطبیقی توصیف طبیعت در دیوان منوچهری دامغانی و صنوبری) به بررسی و تحلیل و تطبیق توصیف هایی که این دو شاعر از جلوه های مختلف طبیعت در اشعارشان به نمایش گذاشته اند، می پردازد. محقّق با تحلیل و مقارنة توصیف های مشابه و ارائة شواهدی، امکان مقارنه و تطبیق دو شاعر را در توصیف طبیعت فراهم آورده است. دو شاعر در تصویرها و تشبیه هایی که از وصف طبیعت بیان کرده اند، شباهت های فراوانی دارند که این شباهتهادر بعضی از موضوعات چون: وصف گلها، پرندگان، و برف بیشترست و در برخی از عناصر شباهتها اندک است. منوچهری دامغانی در توصیف طبیعت، از صنوبری که از سرآمدان مکتب تشبیه در عصر عبّاسی است، تأثّر بسیاری پذیرفته، با این وجود در دیوانش نامی از این شاعر نبرده است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98714_8e270e2efdf469458c86002f75040e64.pdf
2011-10-23
منوچهری
صنوبری
وصف طبیعت
ادبیّات تطبیقی
علی
دودمان کوشکی
alibolk5@yahoo.com
1
استاد یار گروه زبان و ادبیّات عرب، دانشگاه رازی کرمانشاه
LEAD_AUTHOR
حسن
سلطانی کوه بنانی
hsoltani@yahoo.com
2
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه ایلام
AUTHOR
سمیّه
جم زاده
somayeh.jamzade87@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه ایلام
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چالشهای شعر کلاسیک با نهادهای حکومتی (تا قرن ششم)
قصاید فارسی حاوی طرز تفکّر، معیشت و رفتارهای شاعران است. و از سوی دیگر، محلّ انعکاس سلیقهها و پسندها و کنشهای حاکمان گذشته محسوب می شود. سیر قصاید فارسی ازعصر سامانی تاقرن ششم، از منظرهای گوناگون قابل بررسی است. امّا یکی از موضوعات قابل تحقیق پیرامون قصاید این دورۀ تاریخی، بررسی چالشهایی است که شاعران با نهادهای حکومتی داشته اند. از سویی شاعران این دوره به حمایت های مالی حاکمان نیازمند بودند، از سوی دیگر، حاکمان به قابلیّتهای هنری شعرا محتاج. تا آوازۀ سلطه و قدرت خود را به گوش دیگران برسانند. در این تعامل دو طرفه، گاهی با شاعرانی مواجه می شویم که آزادگی و حق طلبی خود را فدای نام و نان نکرده اند، ولی اکثریّت شاعران قصیده پردازِ کهن، با مراکز قدرت به نوعی توافق رسیده بودند و در قالب ان، در حدّ بلندگوهای تبلیغاتی برای صاحبان قدرت ایفای نقش می کردند. این تحقیق درصدد است، چالشهای شعر کهن رااز منظرهای گوناگون اجتماعی، اخلاقی و سیاسی بررسی نماید. بنابراین، یکی از مهمترین مقاطع تاریخی از نظر اوج قصیده پردازی، یعنی از عصر سامانی تا قرن ششم را مورد پژوهش قرار داده است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98712_2e11af5dd840e7abed7a41d5f94ad23b.pdf
2011-10-23
اخلاق
شعر کلاسیک
قدرت
مذهب مختار
تساهل
اشاعره
معتزله
اسماعیل
شفق
erasht@yahoo.com
1
دانشگاه بوعلی سینا همدان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شخصیّتهای نمایشی در هفت پیکر نظامی
هفت پیکر نظامی، یکی از متون جذّاب ادبیّات کلاسیک فارسی است. این اثر، از عناصر داستانی و نمایشی فراوانی بر خوردار است که یکی از آنها شخصیّتپردازی جذّاب آن است. در این متن، شخصیّتپردازی به شیوهای نمایشی و نزدیک به بسیاری از رمانهای امروزی است، چرا که در آن علاوه بر اشارۀ مستقیم به ویژگیهای ظاهری شخصیّتها و گفتار و رفتار شان، ابعاد مختلف شخصیّتی آنها با ارتباطی منطقی و حساب شده، برای مخاطبان به نمایش گذاشته شده است و مانند بسیاری از آثار نمایشی بزرگ، شخصیّتهای قابل درک، باورپذیر و قابل تجسّم برای مخاطب ترسیم میشود. در این اثر، شاعر میکوشد شخصیّتها، خودشان با نشان دادن اعمال و رفتار مختلف و درکشاکش ارتباطشان با دیگر شخصیّتها و موضع گیریهایشان در مسائل و موضوعات مختلف، خود را به مخاطب معرّفی کنند و نظامی با این روش، موفّق به خلق شخصیّتهای نمایشی در این اثر می شود.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98711_711f6af84f0cba1622881981cd2e6f01.pdf
2011-10-23
شخصیّت
شخصیّتپردازی
هفت پیکر نظامی
نمایش
شخصیّتهای نمایشی
شیرزاد
طایفی
sh_tayefi@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه علاّمه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
علیرضا
پورشبانان
alirezap3@yahoo.com
2
دانشجوی دورة دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه تربیت مدرّس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأمّلی در شعر تعلیمی
از جمله عرصههای تعامل علم و ادبیّات شعر تعلیمی است. در واقع، یکی از خدمتهای بزرگ ادبیّات به علم، حفظ و نگهداری آن از طریق منظومههای تعلیمی در طول قرنهای متمادی است. دیگر آنکه استفاده از شعر تعلیمی، از بهترین روشهای یادگیری محسوب میشود. با این وجود، این نوع شعر، که یکی از انواع چهارگانۀ شعر در جهان به شمار میآید، آنطور که باید مورد بررسی و پژوهش قرار نگرفته است. از این رو، مقالۀ حاضر میکوشد با تکیه بر دو ادبیّات غنی فارسی و عربی، ابعاد مختلف شعر تعلیمی و نقش و جایگاه آن را در تعلیم و تعلّم را مورد بررسی قرار دهد .
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98708_85414df0ae0c553767574dd671715c33.pdf
2011-10-23
شعر
شعر تعلیمی
منظومه
تعلیم
جواد
غلامعلیزاده
javad-gh61@yahoo.com
1
مربّی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
کبری
روشنفکر
kroshan@modares.ac.ir
2
مربّی زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه تربیت مدرّس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مجمع البحرین معنی بررسی شیوۀ شاعری و مضامین شیعی حسن کاشی
شعر آیینی فارسی در مسیر طولانی خود، شاعران توانایی را به خود دیده است. یکی از آنان حسن کاشی، از شاعران شیعۀ قرن هفتم و هشتم هجری است. وی به غیر از مدح و منقبت خاندان رسول اکرم (ص)، بویژه امیر مؤمنان، حضرت علی(ع) شعری نسروده؛ از این رو، وی را شاعر امیرالمؤمنین می نامیم. اشعار وی از منظر محتوا و مضامین، ترکیبات زبانی و سهولت بیان، دارای اهمیّت ویژه ای است. با توجّه به غلبۀ شاعران اهل تسنّن در قرن هفتم و هشتم، و نیز نقش حسن کاشی در گسترش تشیّع در ایران، بررسی اشعار وی شایسته و بایسته می نماید. هدف این مقاله بررسی شیوۀ شاعری و مضامین شیعی در اشعار حسن کاشی است. نتیجۀ این پژوهش نشان می دهد که با وجود تنگناها و سخت گیری ها، شعر شیعی در قرون هفتم و هشتم، مانند قرن چهارم، پنجم و ششم، پویا بوده و حسن کاشی با بهره گیری از اندیشۀ شیعی، در وصف حضرت علی(ع) و پرداختن به مضامین شیعی در حیطۀ مضمون سازی، صور خیال و حیطۀ زبانی، شاعری توانا بوده و اشعارش منحصر به فرد است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98707_7f5a2f4f170846c8a1d0e775f173cb4b.pdf
2011-10-23
حسن کاشی
شعر شیعی
مضامین شیعی
ترکیبات زبانی
صور خیال
قرن هفتم و هشتم
محمود
مهرآوران
mehravaran72m@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه قم
LEAD_AUTHOR
فرجالله
نعمتی
test@sbu.ac.ir
2
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
زمینههای ورود سعدی به آیین فتوّت
اصول و مفاهیم مرتبط با آئین فتوّت، یکی از مضامین آثار سعدی است. با عنایت به اینکه سعدی، خود انسانگراست و بر احوال آدمی و اجتماع توجّه دارد، طبعاً با عوالم فتیان که چنین گرایشاتی دارد، تناسب فکری داشته است. در این مقاله، با توجّه به وقایع زندگی سعدی و روزگار او، زمینه هایی که این شاعر را به طور عملی و نظری با آیین جوانمردان مرتبط می کند، بررسی شده است. در ابتدا به وضعیّت فتوّت در روزگار سعدی و میزان گسترش آن در روزگار وی اشاره شده است. سپس به مجاری ای که سعدی را می توانست به فتوّت ملحق کند، اشاره شده است. فتوّت در روزگار سعدی، در اوج گسترش خود بوده است. خلیفۀ صاحب نفوذی همچون الناصرلدین ا... از آن پشتیبانی می کرد و خود عملاً وارد آن شده بود. بنا بر امر او، در بخش های وسیعی از دنیای اسلام آن روز فتوّت رسمیّت یافت و گسترش کم نظیری پیدا کرد. سعدی مسافر، از راه گذر به سرزمین هایی که فتوّت در آنها رایج شده بود و نیز از طریق تعالیم مدرسه و خانقاه، بویژه به واسطۀ شیخ شهابالدین سهروردی به دنیای فتیان راه یافته و در نهایت در حلقۀ آنها در آمده است.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98705_d56aca111df4851304f785d953ed30da.pdf
2011-10-23
سعدی
آیین فتوّت
سفرهای سعدی
تعالیم سهروردی
سیّد جلال
موسوی
j.mousavy@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی, دانشگاه تربیت مدرّس
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی علل و عوامل تاریخی - سیاسی ورود واژگان بیگانۀ نظامی به زبان فارسی در دورة قاجاریّه تا سال 1300 ه.ش
دورۀ قاجاریّه یکی از پر نشیب و فرازترین دورههای تاریخ زبان و ادبیّات فارسی است. این امر مدلول عوامل متعدّدی است که مهمترین آنها تحوّل چشمگیر در زبان فارسی (نوشتاری) به علّت ارتباطات سیاسی، علمی، فرهنگی، نظامی و... با غرب است. تأسیس دارالفنون، نهضت بزرگ ترجمه، نگارش سفرنامههای افراد زیادی از فرنگرفتگان، رواج روزنامهها، رشد سطح آگاهی مردم، ظهور انقلاب مشروطه و ...، در تغییر چهرة زبان فارسی(اعم از واژگان، نثر و ...) مؤثّر بوده است. بیشترین تأثیرپذیری زبان فارسی از نظر واژگان نظامی(از زبانهای اروپایی) در این دوره، از زبان فرانسه بوده است و زبانهای انگلیسی و روسی در مرتبة بعدی قرار دارد؛ امّا بیشترین تأثیرپذیری واژگان نظامی از زبانهای شرقی در این دوره، از زبان های عربی و ترکی بوده است که ریشههای تاریخی، سیاسی، فرهنگی و دینی دارد. در اواخر دورة قاجاریّه، برخی از فرماندهان نظامی متوجّه ورود بیحدّ و حصر واژگان بیگانة نظامی در زبان فارسی شدند و از سالهای 1300 ه.ش. به بعد درصدد برطرف کردن این نقص برآمدند و در نهایت، این احساس تعهّد در زمینة پاسداشت مقام و منزلت زبان فارسی، به پیدایش فرهنگستان ایران انجامید.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98703_09f8a3d2d5cf4a00838d0e96e96c7c69.pdf
2011-10-23
واژههای نظامی
دورة قاجاریّه
زبان فارسی
واژهگزینی
برنامهریزی زبانی
ناصر
نیکوبخت
nikbakht1960@gmail.com
1
دانشیار دانشگاه تربیّت مدرّس
LEAD_AUTHOR
محمّدرضا
ایروانی
iravani1980@yahoo.com
2
کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی، مدرّس دانشگاه امام علی(ع)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شطح تمثیلی در سخن مولانا جلال الدّین بلخی (هوشیاریِ ورای مستی)
از آنجا که سخنان شطح آمیز عرفا، شایبۀ کفر و زندقه را دربارۀ گویندۀ خود بر می انگیزاند، پیوسته از سوی عارفان بزرگ مورد بحث قرار گرفته و برای آن دلایل و خاستگاه هایی ذکر شده است. از جمله بزرگانی که برای پاکیزه نگاه داشتن طریقۀ عرفانی خود بسیار کوشیده و در توجیه و تبیین سخنان وحدّت وجودی دیگر عارفان، بسیار همّت گمارده، مولانا جلال الدّین بلخی است. با آنکه او به مباحث و سخنان صوفیانی چون حلاّج و بایزید، که از آن بوی وحدت وجود به مشام جان می رسد، اعتقاد دارد و به ایشان ارادت میورزد، به مرتبه و مقام راهبری خود نیز به خوبی آگاه است و این موجب می شودکه تا حدّ امکان از بیمحابا سخن راندن در میان هرجمع، بپرهیزد و پیوسته حدود درک مخاطب خود را در نظر داشته باشد. پرهیز مولانا از شطّاحی موجب شده است تا با ظرافت و باریک اندیشی، شیوه ای ابداع کند که ما نام «شطح تمثیلی» بر آن نهاده ایم. به نظر می رسد او،آگاهانه این روش جدید و طرز خاص را برگزیده است تا هم از خرده گیری منکران در امان باشد و هم "درد اشتیاق"خود را شرح کند. این مقاله، به بررسی دیدگاه مولانا در بارۀ شطّاحی و شطّاحان و نیز شیوۀ خاصّ او در شطّاحی می پردازد و در پایان، ویژگی های این طرز بیان را بر می شمارد.
https://hlit.sbu.ac.ir/article_98701_785fc288d34226d707ba2b878c11f46f.pdf
2011-10-23
شطح
شطح تمثیلی
مولانا
مستی
وحدت وجود
هوشیاری
فاطمه
همایون
homayoon_f@hatmail.com
1
دانشگاه شهرکرد
LEAD_AUTHOR
احمد
امین
ahmadamin45@yahoo.com
2
دانشگاه شهرکرد
AUTHOR